صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






عملکرد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی قابل تمجید است

گفتگو با مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حسن عرفان، استاد حوزه و دانشگاه که در سال ۱۳۹۴ انجام شده است: گیل شورا: در دهه اخیر، درباره تبلیغات و اهمیت آن بسیار صحبت شده است، به عنوان اولین سوال در مورد اصل تبلیغات و اهمیت آن نکاتی را بیان بفرمایید. اصل تبلیغات به طور عام به معنای رساندن […]

کد خبر : 17778 | 7:48 ق.ظ | ۶ مرداد , ۱۳۹۴

حسن عرفان ۰۴۳

گفتگو با مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حسن عرفان، استاد حوزه و دانشگاه که در سال ۱۳۹۴ انجام شده است:

گیل شورا: در دهه اخیر، درباره تبلیغات و اهمیت آن بسیار صحبت شده است، به عنوان اولین سوال در مورد اصل تبلیغات و اهمیت آن نکاتی را بیان بفرمایید.

اصل تبلیغات به طور عام به معنای رساندن پیام است، ولی امروزه مفاهیم عظیم دیگری نیز یافته است. به عنوان نمونه می توانیم تبلیغات را تلقینات هم بنامیم چرا که در دنیای مدرن مفهوم آن، تنها رساندن پیام نیست. بلکه مطالب و موضوعاتی است که به روح، روان و جان مردم تلقین می کنند، همان طور که ناپلئون گفته من از یک روزنامه نگار بیشتر از بیست ستون زرهی می ترسم.

در زمان قدیم مدت ها زمان لازم بود تا پیامی منتقل شود که آن هم به گوش بعضی می رسید، نه همه. ولی امروزه با تکنولوژی رسانه ای، یک خبر یا یک پیام ظرف چند ثانیه به دنیا مخابره می شود. با استفاده از این تکنولوژی، با شیوه های هنری که در تبلیغات جهان هست، کار تبلیغات برای امپریالیسم بسیار کارساز شده است، به گونه ای که پیشتاز همه حرکتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جهان، تبلیغات است.

گیل شورا: در انقلاب اسلامی روزهایی به نام ایام الله وجود دارد، به نظر جنابعالی چگونه باید این ایام را یادآوری کرد و چقدر یادآوری آنها مهم است؟

یادآوری حوادثی که هویت و ماهیت ملت ها را نشان می دهد یکی از شاخصه های فرهنگی ملتها است. یعنی نشان می دهد که روزهای به خصوص چه ارتباطی با فرهنگ و آرمانهای این ملت ها دارد. این یکی از راههای عظمت سنجی و ارزش سنجی ملتهاست، که می توان در روزهای تاریخی آنرا سنجید و فهمید. به عنوان نمونه یکی از روزهای تاریخی ما هجرت است که امیرالمومنین علی(ع) مبداء تاریخ اسلام را هجرت قرار دادند.

هجرت یادآور کوچ کردن پیغمبر از مکه به مدینه و تشکیل دادن جامعه اسلامی و دولت اسلامی است. همچین نمونه دیگر، روزهایی است که ما به عنوان عید می شناسیم. عموم ملتهای جهان سه عید دارند: عیدهای باستانی، ملی و مذهبی. ملت ایران هم از این قاعده مستثنی نیستند. ما سه نوع عید داریم. عید باستانی که آن را به عنوان نوروز می شناسیم. عیدهای ملی مثل روز پیروزی انقلاب و ورود امام به میهن و عیدهای مذهبی مثل اعیاد مبارک غدیر، قربان و فطر. روزهایی که روزهای سوگمندی یک ملت هستند نیز با هویت فرهنگیشان ارتباط تنگاتنگ دارند.

یکی از راههای شناخت یک ملت شناخت روزهایی ست که تاریخی است و بزرگ داشته می شود. یکی از راههای شناخت اسلام و انقلاب نیز همین روزهایی است که برای مردم بزرگ است و مردم آن را بزرگ می دارند و امروزه این مساله یکی از روشهای آگاهی از هویت فرهنگی ملتهاست.

گیل شورا: مقام معظم رهبری در سخنانی فرمودند: مردم رشت، یک روز زودتر یعنی هشتم دی، بصیرت خود را به نمایش گذاشتند و به صحنه آمدند، در مورد زمان شناسی و حرکت پسندیده گیلانیان در حماسه ۹ دی، توضیح بفرمایید.

بحث وقت شناسی مبحثی است بسیار شیرین. جالب است بدانیم که یکی از عناصر تعیین کننده ثمردهی طبیعت، شناخت وقت است. اگر در وقت خاصی بذر را پاشیدیم ثمر خواهیم گرفت. ولی اگر همین بذر را در وقت خاص خود نپاشیم، نباید انتظار ثمر داشته باشیم. اگر یک ثانیه بعد از اذان صبح غذا بخوریم، باید ۶۰ روز روزه بگیریم و اگر یک ثانیه زودتر افطار کنیم، باید ۶۰ فقیر را اطعام دهیم. این دقت در وقت، یکی از جلوه های بصیرت است؛ بصیرت دینی و سیاسی.

وقت شناسی یکی از درسهای بزرگ کربلا است و برعکس ناکامی کسانی است که وقت را نشناختند. آنها که به یاری امام حسین(ع) آمدند، وقت را شناختند و جزو قهرمانان جاودانه تاریخ شدند. ولی در حادثه کربلا یک فاجعه بزرگ داریم، آنهایی که وقت را نشناختند. یعنی ندانستند چه زمانی، وقت قیام است. یکی از اینها گروه توابین بودند. توابین عده ای از مردم کوفه بودند که باید در هنگام خروج امام، او را یاری می کردند. ولی چون در غیر آن زمان و وقت دیگری آمدند، هم بیشتر از روز عاشورا کشته دادند، هم کشته هایشان گمنام تاریخ ماندند و مبارزاتشان هیچ ثمری نداد و هیچگاه جاودانه نشدند. حتی هیچکس در طول تاریخ به یاد ندارد که به زیارت کشته شدگانِ توابین رفته باشند. با اینکه آنها هم در راه حق و ضد ظلم مبارزه کردند و مثل اصحاب امام حسین(ع) ضد بنی امیه قیام کردند و کشته هم شدند ولی هیچگاه قبرشان مورد زیارت قرار نگرفت. هیچگاه قیامشان ثمر نداد.

گروه دیگر، گروه قیام حرّه بعد از امام حسین(ع) است که قیامشان درست مثل قیام امام حسین(ع) ضد یزید بود و تا مرز شهادت هم پیش رفتند و شهدایشان از شهدای کربلا نیز بیشتراست ولی هیچ جنبش تاریخی سیاسی به وجود نیامد و مورد تقدیر و ستایش قرار نگرفتند و جاودانه نشدند، چون آنان هم دیر آمدند.

قیام دیگری که دیر واقع شد، قیام مختار است. آنان نیز وقت را نشناختند ولی به حاکمیت زودرس تاریخی رسیدند و بسیار زود منقرض شدند. نتوانستند سامان پیدا کنند و نظامی را شکل دهند تا بنی امیه را منقرض کنند.

اگر کسی در وقت خاص خود به میدان بیاید، می تواند از کمترین هزینه، بیشترین استفاده را ببرد ولی اگر در غیر وقت بیاید، با بیشترین هزینه، کمترین استفاده را نیز نمی برد. مردم گیلان در روز هشت دی به دیگر مردم ایران درس بیداری و بصیرت دادند و اگر آنان و مردم دیگر در ۹ دی با آن قدرت به میدان نیامده بودند معلوم نبود که امروز انقلاب بسامانی داشته باشیم یا خیر. آنان در وقت درست به میدان آمدند. اگر در امور سیاسی دیرهنگام به میدان می آمدند، فتنه جویان انقلاب را درو می کردند.

فاجعه تاریخی مهم کربلا فاجعه دیرهنگام به میدان آمدن است. امیدوارم خداوند این بصیرت هشت دی و ۹ دی را به ما تعمیم دهد تا بدانیم هرگاه فتنه ای رخ داد، باید به هنگام به میدان آمد که اگر دیر به میدان بیاییم، ثمره انقلاب و نظام درو خواهد شد.

۲۲ بهمن ۴۳

گیل شورا: شما دعوت از چهره ها و شخصیت های برجسته کشوری به استان گیلان را چگونه ارزیابی می کنید.

یکی از راهکارهای گسترش دین، این است که از شخصیتهای فرهنگی خاص دعوت کنید. ما امروز در قم از صد کشور جهان طلبه داریم. بعضی از آنها زبان فارسی را خوب یاد گرفته اند و خاطرات بسیار تکان دهنده و بیدار کننده ای دارند. من پیشنهاد می کنم اینها به شهرهای مختلف دعوت شوند و سخنرانی کنند تا مردم عطش آنها نسبت به اسلام و همچنین ضعف دیگر مکاتب را ببینند. به نظرم اگر مردم گیلان از آقای دکتر «لگن حسن» پروفسور معرفت شناسی در آمریکا دعوت کنند، برایشان بسیار پر جاذبه خواهد بود یک آمریکایی که سالها مسیحی بوده، حالا شیعه شده و به زبان فارسی از اسلام سخن بگوید.

من در سفری تبلیغی با یکی از کشیشان مسیحی کاتولیک گینه همسفر بودم که ایشان مدتی بعد مسلمان شیعه و سپس طلبه شدند و کتابی نیز از ایشان به زبان فرانسه منتشر شده به نام غدیر. در بعضی از محافل تبلیغی، مردم بسیار تحت تاثیر ایشان قرار می گرفتند و با زبان ایشان عظمت اسلام را می فهمیدند.

کشیشی مسیحی که مسلمان شده برای مردم خیلی جذاب و زیبا بود. مردم سوال می کردند که چه چیز اسلام جاذبه داشته؟ و خاطراتی که ایشان می گفتند، برای مردم خیلی شیرین و جذاب بود. یکی ازخاطراتش این بود: یکی از دوستانم به حج رفت و در حین طواف یکی از کشیشهای کاتولیک گینه را دید. به او گفت تو که کشیش کاتولیکی و در کلیسا تبلیغ می کنی، چرا طواف خانه خدا را می کنی؟ پاسخ شنید که چیزی نگو! من مسلمانم. می دانم اسلام دین حق است ولی در گینه برای کسب پول تبلیغ مسیحیت می کنم اما در حقیقت مسلمانم.

شیوه های تبلیغی در اسلام گوناگون است. یکی از این شیوه ها، شیوه های گفتاری است. شیوه های گفتاری هم گوناگون است. ما از بعضی از آنها استفاده می کنیم و از بعضی خیر. یکی از شیوه های گفتاری، منبر رفتن هست. یکی دیگر موعظه فردی و رویارویی است و دیگری امر به معروف و نهی از منکر است که این شیوه عمومی ست. شیوه دیگر مناظره است که یکی از برّنده ترین و موفق ترین شیوه های تبلیغی است.

ما اگر بتوانیم افرادی را تربیت کنیم که بتوانند مناظره کنند، در این صورت ما می توانیم دنیا را با مناظره عوض کنیم. گاهی در طول تاریخ، یک مناظره سرنوشت یک کشور را عوض کرده است. یکی از شیوه های تبلیغی که باید خیلی روی آن کار کرد و خیلی پیچیده است و اروپا هم خیلی از آن استفاده می کند، شیوه تبلیغ عملی است.

هزار و چهارصد سال پیش به ما توصیه شده «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم. بدون زبان، مردم را دعوت کنید». چند استراتژی عملی که خیلی مهم است و روحانیون و دانشمندان ما باید به آن توجه کنند ذکر می کنم. در تاریخ نقل شده که وقتی پیغمبر در مکه بودند اصلا برای پیشبرد اسلام، شمشیر به کار برده نشد. این سیزده سالی که پیغمبر در مکه بودند اخلاق پیغمبر و قرآن، مردم را به اسلام جذب کرد یعنی عمل پیغمبر؛ که این همان تبلیغ عملی ست.

وقتی پسر حاتم طائی رفت راجع به اسلام تحقیق کند، هیچ سخنی او را تحت تاثیر قرار نداد. او قبل از همه چیز دید پیغمبر با پیرزنی در کوچه ای ایستاده اند. کاملا به حرفهایش گوش می دهد. گفت: به به! این شاه نیست پیامبر است. دنبال پیغمبر به خانه پیغمبر آمد و پیغمبر فورا عبایشان را درآوردند و زیر پای عدی انداختند و او همانجا با عمل پیغمبر اکرم مسلمان شد. تبلیغ عملی بسیار کارسازتر است.

امپریالیسم آمریکا به علاوه اسرائیل و انگلیس غیر از رسانه های گفتاری و شنیداری و دیداری سه تبلیغ عملی کلان را در دنیا انجام می دهند. یکی بی آبرو کردن کمونیست، دوم بی آبرو کردن چین، سوم بی آبرو کردن ایران. اما این سه تبلیغ چیست؟

برای بی آبرو کردن چین، کاری که از یک میلیارد مقاله برایشان بالاتر است، این است که برای قسمتی از چین به اسم تایوان که از چین جدا شده، برنامه ریزی های اقتصادی- فرهنگی عظیمی کردند تا به تمام مردم چین بگویند ایدئولوژی کمونیست بر باد رفته است. یک میلیارد و چند صد میلیون نفر در کشور چین زندگی می کنند که سوسک و موش می خورند، ولی مردم تایوان که ایدئولوژیشان ایدئولوژی لیبرال است، وضعشان خوب است و زندگی مرفهی دارند و یکی از کشورهایی ست که چند سال پیش بیشترین ذخیره ارزی را داشت. وقتی که انسانهای با سواد و بی سواد چینی، مردم تایوان را می بینند که با ایدئولوژی لیبرال اداره می شود و مردمانشان مرفه هستند از چینی بودن و کمونیست بودن خود احساس شرم و پشیمانی می کنند.

برای بی آبرو کردن کشور کره شمالی، روی کره جنوبی سرمایه گذاری کردند که لُپهای مردم کره جنوبی گل انداخته ولی لُپهای مردم کره شمالی فرو رفته است. مردم تمام دنیا فرق رژیم های چپ با راست دنیا را می دانند. کره جنوبی با رژیم امپریالیسمی لیبرال اداره می شود و مردمش در رفاه به سر می برند ولی مردم کره شمالی خیر.

برای بی آبرو کردن انقلاب و مردم ایران آمدند روی دبی سرمایه گذاری کردند. پیرمردها به یاد دارند که در دبی اصلا ماشین نبود. مردم با شتر اینطرف و آنطرف می رفتند. حالا ببینید دبی که طرفدار آمریکاست و با آن شرایط سخت از امپریالیسم مزدوری کرده، چه رفاه و امنیتی به دست آورده؟ بعضی ها آن رفاه و آن شرکت های اقتصادی را می بینند و از اینکه در ایران زندگی می کنند، احساس شرم می کنند.

یکی از تبلیغ های عملی ما این است که در دنیا موفق شویم و یک اسوه و الگوی موفق و مرفه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به دنیا نشان دهیم ولی آنها نمی گذارند. زندگی ما روحانیون و مبلغان و منادیان دین باید از نظر عملی به گونه ای باشد که مردم شیفتۀ دین شوند. یعنی هر روحانی با لبخند زدنش، با ارتباط خاصش با جوانها، با سطح علمیش و با ارزشهای اخلاقیش می تواند مردم را جذب کند.

خاطره ای دیگر برایتان بگویم؛ در زمان آیت الله بروجردی یک مستندساز آمریکایی آمد تا زندگی رهبر شیعیان را فیلمبرداری کند و مستند بسازد. آقای دکتر علوی داماد آیت الله بروجردی به زبان انگلیسی مسلط بودند و به یکی از مجری های شبکه آمریکایی گفتند که این قسمت بیرونی منزل آیت الله العظمی بروجردی هست و ملاقات های عمومی ایشان اینجا انجام می شود و اینجا دفتر آقاست. بعد مجری پرسید شما می توانید کاری کنید تا من قسمت اندرونی زندگی آیت الله بروجردی را هم فیلمبرداری کنم؟ یعنی قسمتی که آیت الله بروجردی با همسر و فرزندانش در آنجا زندگی می کنند. آقای علوی گفتند من داماد این خانواده هستم و با یاالله یاالله، وارد منزل آقا شدند. وقتی که مجری شبکه آمریکایی اندرونی منزل آقا را دیدند گفتند همین است؟ جایی که این رهبر زندگی می کنند همینجاست؟ ایشان ویلایی لب دریا، کاخی، چیز دیگری ندارند؟ مجری آمریکایی گفت شما شیعیان نیاز به هیچ مبلغ و رسانه ای در جهان ندارید. فقط فیلم خانۀ رهبرتان را به دنیا نشان بدهید، دنیا در برابرتان تواضع می کند. این دعوت عملی ست.

مسئولان نظام که نماد نظام هستند، باید رفتارشان به گونه ای باشد که توده ها جذب شوند و این دعوت عملیست. البته دعوت هنری هم داریم که باید وارد عرصۀ دعوت هنری هم شد. این بسیار مهم است که سالهای سال است آمریکا از اوج مندترین هنر امپریالیسم استفاده کرده و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.

گیل شورا: کار شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برگزاری مناسبتهای انقلابی و اسلامی و یادآوری عظمت این مناسبت هاست و امام راحل هم تاکید داشتند برای تشکیل چنین شورایی تا سمت و سویی به تبلیغات بدهد. لطفا بفرمایید که هماهنگی در تبلیغات چه اهمیتی دارد؟

یکی از فاجعه ها و آسیب هایی که در قلمرو یک ملت انجام می شود، موازی کاری های مختلف است، چه در قلمرو فردی و چه در قلمرو اجتماعی. موازی کار کردن یعنی به هدر دادن نیرو. من ۳۰ سال بنشینم و بر روی مسئله ای تحقیق کنم و یک نفر دیگر هم بنشیند و ۳۰ سال همان تحقیق را انجام بدهد و در آخر ببینیم که تحقیقات مان مشابه هستند. یکی از این ۳۰ سالها برباد رفته است و این فاجعه است. اگر یکی از آن دو، آن ۳۰ سال را بر روی مسئلۀ دیگری تحقیق کرده بود، دستاوردی را به همراه داشت. حالا اگر موازی کاری به صد نفر برسد، یکی از آنها که کارش موفق تر است، به ثمر می نشیند و کار آن ۹۹ نفر دیگر مساوی با تحلیل نیرو و انرژی ست. در تبلیغات هم به همین صورت است، نباید موازی کاری باشد.

مشکل بعدی این است که اگر مدیریتی در تبلیغات نباشد ما گاه گاه دچار فرآیندهای متضاد می شویم. یعنی یک نفر از شیوه ای استفاده کرده و دیگری از شیوه ای دیگر و این نتیجه ای معکوس داده است. بسیار موثر است که مدیر تبلیغات جلوی هدر رفتن انرژی و موازی کاری را بگیرد.

گیل شورا: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در فراخوان مردم، در انتخاب مکان و در انتخاب سخنران و برگزاری باشکوه مراسم چه نقشی دارد؟

اجتماعات یا مناسبتهای بزرگ، مانور سیاسی-اجتماعی ست. کیانوری رهبر حزب توده گفته بود من از صبح شنبه تا روز پنج شنبه برای سقوط نظام برنامه ریزی می کنم اما روز جمعه دهن ما را می بندد. یعنی اجتماع نماز جمعه، همۀ نقشه های ما را ناکام می گذارد. هر نیروی نظامی اگر مانور داشته باشد موفق است. ولی اگر یک نیروی نظامی ۳۰ سال مانوری نداشته باشد، در هنگام بروز حادثه دچار بحران می شود.

یک انقلاب و یک نظام هم به مانور اجتماعی نیاز دارد. مانور اجتماعی، بزرگداشت این روزهاست. ولی ما باید برای اجتماع این روزها جاذبه ای ایجاد کنیم. یکی از راه های ایجاد جاذبه که سازمان های تبلیغی ایران باید به طور کلی انجام دهند این است که سخنران اجتماع را از افراد نو قرار دهند. «دکتر مصطفی طلّاس» یکی از ژنرال های بزرگ سوریه است. او یکی از عاشقان انقلاب ایران است و آنقدر غیرت دینی دارد که وقتی سلمان رشدی کتاب نوشت و امام حکم قتلش را صادر کرد، اولین کسی بود که ضد سلمان رشدی کتاب نوشت. من معتقدم باید در یکی از سخنرانیهای ۲۲ بهمن، رادیو و تلویزیون اعلام کنند که ژنرال «دکتر مصطفی طلاّس»، وزیر دفاع سابق سوریه می خواهد از انقلاب و از رهاوردهایش حرف بزند. ببینید که چقدر زیبا می شود. و در یک راهپیمایی دیگر بگویند یکی دیگر از شیفته های امام، آقای پروفسور «حامد الگار» می خواهند سخنرانی کنند.ایشان اصالتا آمریکایی ست ولی یکی از شیفتگان جدی انقلاب و مبانی فکری حضرت امام هستند.

یکی از چیزهایی که اجتماعات را سست می کند، جاذبه نداشتن و کلیشه ای بودن سخنان است. اگر حرف ها نو باشد حتی برای سال آینده هم عطش ایجاد می شود که ۲۲ بهمن سال آینده چه زمانی می رسد که برویم در راهپیمایی شرکت کنیم. در جلسات داخلی ایران یکی از کارهای کم هزینه که باید انجام دهیم، دعوت از شخصیت های خارجی است که به ایران آمده اند و نیازی هم نیست که بلیط هواپیما و ویزا بگیریم. ما در حوزه علمیه قم چهره های بسیار عالی از صد کشور جهان داریم که اینها می توانند بیایند و سخنرانی کنند. به عنوان نمونه ما طلبه ای از آلمان داریم که طلاب، بشدت تحت تاثیر تقوا، زهد و پارسایی ایشان قرار گرفته اند. اینها به فارسی هم خیلی زیبا حرف می زنند.

تلویزیون ما باید قبل از اجتماع، مناظره های بسیار قوی راجع به انقلاب برگزار کند. اینها پیش نیازهای اجتماع های ماست که این پیش نیازها هم باید تامین شود.

گیل شورا: در پایان فعالیتهای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر من، همه کارهای انجام شده قابل تمجید است و یکی از بزرگ ترین دستاوردهای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پدیدآوردن حماسه ۹ دی بود. اگر در تاریخ همان روز این شورا نبود، در گذشته، حال و آینده این افتخار دست نمی داد. شورایی که چنین افتخار بزرگی را آفرید، می تواند در تاریخ انقلاب، افتخارهای بزرگ دیگری نیز بیافریند.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد