|
|||||
فصل شکار لندن؛ رونمایی از زوایای پروژه نفوذ اقتصادی
برخلاف ادعاهای لابیهای دلالی سیاسی – اقتصادی که مدعی هستند همواره کوشیدهاند فقط برای «بهبود زندگی مردم ایران» با «تحریمهای اروپا و آمریکا» مبارزه کنند، شواهد و مستندات بسیاری حکایت از آن دارد که دلالان مذکور هیچ گاه صرفا برای برداشته شدن تحریمها تلاش نکردهاند، بلکه رسما به عنوان عوامل رسمی وابسته به کنگرهها و […]
کد خبر : 19029 | 7:41 ق.ظ | ۴ آذر , ۱۳۹۴ برخلاف ادعاهای لابیهای دلالی سیاسی – اقتصادی که مدعی هستند همواره کوشیدهاند فقط برای «بهبود زندگی مردم ایران» با «تحریمهای اروپا و آمریکا» مبارزه کنند، شواهد و مستندات بسیاری حکایت از آن دارد که دلالان مذکور هیچ گاه صرفا برای برداشته شدن تحریمها تلاش نکردهاند، بلکه رسما به عنوان عوامل رسمی وابسته به کنگرهها و وزارتخانههای غربی، کوشیدهاند در ظاهری «ایراندوست» با بهکارگیری اصول «دیپلماسی عمومی»، به مهندسی جامعه ایرانی پرداخته و جهت تحریمها را تغییر دهند. به طور مثال لابی نایاک وابسته به کنگره آمریکا که با مساعدت برخی عوامل نفوذی حتی تا مرحله حضور در مذاکرات «ایران و ۱+۵» نیز صعود کرد، در گزارش «از دست دادن میلیاردها دلار؛ هزینه تحریم ایران بر اقتصاد آمریکا» که با همکاری دلال نفتی مشهور ایرانی، نگارش شده، رسما میگوید: ما باید کاری کنیم مستقیما سپاه، مراکز علمی و دانشگاهی، بانکها و موسسات مالی و مراکز دولتی همکار با نهادهای دفاعی ایران هدف تحریمها قرار گیرند و مسیر برای بهرهبرداری آمریکا و اروپا از بازار ایران با حمایت از لابیهای داخلی فراهم شود. این خطی است که رسما در متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ قابل ردیابی است.
لابی مشترک چاپندگان جهانی هدف اصلی این است که لابی اقتصادی مشترک میان ایران و اروپا و آمریکا تقویت شود و با اتکا به قدرت اقتصادی خود «اصول سیاست خارجی» کشور را با تهدید به وارد آوردن فشار مستقیم و خردکننده به مردم، تغییر دهد. به همین جهت است که سیاستهای ایجاد شفافیت اقتصادی در کشور و اجرای اصول اقتصاد مقاومتی با فشار و منفیبافی گروهی مشترک از رسانهها و نفوذیها مواجه شده و بهرغم تعریف و تمجید دولتیها حتی چند قدم در مرحله اجرا پیشرفت نداشته است. اقتصاد پیشمرگ سیاست به طور مثال نورمن لامونت از مدیران چند صندوق سرمایهگذاری انگلیسی- آمریکایی از جمله «گروه بالی» به شمار میرود. گروه بالی از طریق علاقبند، مدیر ارشد خود، تاکنون میلیونها دلار خرج کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون کرده است! همچنین مجموعه لامونت پیش از این بیش از ۹۰۰ هزار دلار خرج پروژه «آشتی ایران و آمریکا» وزارت خارجه اوباما کرده است. از طرفی گروه بالی به طور همزمان از روابط ویژهای با کارگزاران غربگرای ایران برخوردار است و سهم عمدهای از ثروت و نفوذ خود را از صنعت نفت و گاز ایران کسب کرده است. بازار ایران هدیه به ضعفای اروپا! در اقتصاد حرف اول «سودآوری تصمیمات» است. اگر مبنای افزایش بیحساب و کتاب واردات از اروپا و آمریکا در دورههای مختلف به قدرت رسیدن غربگرایان در ایران، قربانی کردن اقتصاد پای سیاست خارجی نیست، پس چطور آقایان آمارهای ذیل را توجیه میکنند؟! استقلال و سیاست خارجی وابسته به همین جهت است که مضرات یک سیاست خارجی غیر مستقل که به جز حراج منابع و منافع ملی، برنامه دیگری برای برقراری ارتباط با دنیا ندارد، حتی میتواند به علت تیز کردن دندان طمع کشورهایی که از منظر رتبه قدرت در موضع ضعیفتری از دولت هدف قرار دارند، از مقابله با «جنگ مستقیم» نیز خطرناکتر باشد، چرا که «تهدید به جنگ» ذاتا کشورهای اروپایی را به علت قرار گرفتن در موقعیت اقتصادی و سیاسی پایینتر و وابستگی به منابع انرژی خاورمیانه، از طمعورزی منصرف میکند و به عبارتی دست خالی آنها را در استعمارورزی بیپشتوانه قدرت، به نمایش میگذارد اما وادادگی در عرصه سیاست خارجی «باجخواهی» را به «حق عمومی» همه اعضای کلوب تبدیل کرده و صف باجخواهان را طولانی و طولانیتر میکند! بورس و بازار بیمار با درک اصول سیاست خارجی غربگرایان ایرانی، تحلیل وضعیت اقتصادی غیرقابل دفاع کشور در شرایط به اصطلاح «پساتحریم» در بورس و بازار، کار چندان مشکلی نیست. آنها نه «زبان بینالملل» را بهتر از قبلیها میشناسند و نه بر خلاف قمپزهای گزاف، بهرههوشی ویژهای در حوزه سیاست دارند! تنها مزیت نسبی سیاستمداران غربگرای ایران به دیگران، به رسمیت شناختن «حق باجخواهی» و «استثمار» غرب است! منبع مقاله : وطن امروز؛ مجتبی اصغری
|
|