صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






مقاله/ توحش مدرن

  دکتر محمود رنجبر عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان زمانی که مارشال مک لوهان ظهور دهکده جهانی را پیش‌بینی می‌کرد با قدرت رسانه‌ها و کارتل­های بزرگ تبلیغی هم وندانی را ترسیم می‌کرد که در برابر قدرت بزرگ کدخدای این دهکده تسلیم خواهند شد. او قاطعانه می‌دانست که کشوری مثل آمریکا به کمک تبلیغات و رسانه‌ها […]

کد خبر : 21959 | 4:39 ب.ظ | ۸ تیر , ۱۳۹۸

محمود رنجبر ۲۵

  دکتر محمود رنجبر

عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان

زمانی که مارشال مک لوهان ظهور دهکده جهانی را پیش‌بینی می‌کرد با قدرت رسانه‌ها و کارتل­های بزرگ تبلیغی هم وندانی را ترسیم می‌کرد که در برابر قدرت بزرگ کدخدای این دهکده تسلیم خواهند شد. او قاطعانه می‌دانست که کشوری مثل آمریکا به کمک تبلیغات و رسانه‌ها می‌تواند چارچوبی مشخص را دیکته نماید که سران دولت­ها ملت خود را نبینند و آنچه را که می‌اندیشند، آن باشد که سران شبکه‌های بزرگ مجازی و رسانه‌های جهانی طلب می‌کنند. در چنین شرایطی اندیشه دهکده جهانی در آمریکا و برخی کشورهای سرسپرده با اقبال روبه‌رو شد، کشورهای کوچک و فاقد استقلال برای حفظ حیات خود مجبور شدند خواسته‌های قدرت بزرگ برای جهانی‌شدن را بپذیرند؛ اما کشورهایی که دارای هویت مستقل، پیشینه تاریخی و یا متصل به ابر قدرت شرق در دوران جنگ سرد بودند، از این نسخه تاریخی غرب سرپیچی کردند.با این اقدام برخی کشورها  به نظر می‌رسید پروژه‌ی دهکده جهانی در محاق قرار گرفت. کارگزاران دهکده جهانی برای تثبیت و تسری اندیشه سری دوزی تفکر آستین‌ها را بالا زدند، اتاق جنگ دنیای غرب به سردمداری بزرگترین شرکت­های جاسوسی، کارخانه­های اسلحه سازی و جنگ افروزی آمریکا راه‌اندازی شد. چاره کار وقوع انقلاب‌های مخملی بود. اگر این هم افاقه نکرد باید متوسل به قدرت نظامی می­شدند. آنان برای نفوذ در هر کشوری سناریوی خاصی تهیه کردند. هر سناریو بر اساس فرهنگ، سیاست و مطالبات گماشتگان آنها طراحی شد. کارگردانان دهکده جهانی با ایجاد تفرقه بین اقلیت‌ها،گروه‌های قومی و جنگ مذهبی توانستند به حضور خویش مشروعیت بخشند. آغازین حضور فرزندان عمو سام بر اساس چنین سناریوی طراحی شده، جنگ نابرابر ویتنام شمالی بود، آنان از اختلاف این کشور کوچک با همسایه هم نام جنوبی خود، یعنی ویتنام جنوبی استفاده کردند  و برای حمایت از رهبر آن کشور وارد جنگ شدند. جنایت آمریکا در ویتنام و کشتار مردم بی‌دفاع ویتنام به ظن همراهی آنان  با ویت کنگ­ها آن‌چنان دهشناک بوده است که افسران حاضر در آن قتل‌عام و نسل‌کشی تاریخی بر اثر تأثیرات روحی و روانی خود را نمی‌بخشند. وجود بیماری‌های متعدد روحی، خودکشی و اعترافات تکان‌دهنده سربازان آمریکایی در جنگ با ویتنام زوایای ناشناخته را عیان می‌کند که هم‌اکنون باگذشت بیش از پنجاه سال از آن رویداد شرم­آور همچنان نیازمند عیان سازی است. جرم مردم ویتنام این بود که به خواسته کدخدای دهکده جهانی تن نمی‌دادند.

این انقیاد ناپذیری در میان امپراتوری ژاپن هم وجود داشت جایی که آمریکا سرسختی جنگجویان ژاپنی را در پشت جبهه با انفجار دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی پاسخ دادند تا راه را برای دهکده خود ساخته خویش باز نمایند. قانون این دهکده، توحش مدرن است! توحشی که با لباس آراسته و با ایده‌های نو برای محو فرهنگ بومی همراه است. زمینه‌های بروز این توحش تلاش برای گفتمان سازی غرب بر شرق و احاطه‌ی فکر آمریکا بر دیگر کشورهاست. مفهومی که در سخن رئیس‌جمهور جنگ‌افروز آمریکا بوش پسر درآمد که «کشورها یا با ما هستند یا بر ما». این سخن به‌منزله‌ی آن است که آمریکا در واقع قطب و محور جهان است و آنان که همراه سیاست‌های آمریکا نیستند دشمنان بالقوه هستند. برای آمریکا فرقی نمی‌کند این دشمن او کودک فلسطینی باشد یا زن حامله یمنی، آن‌ها می‌خواهند به هر شکل ممکن منویات اتاق فکر یکسان‌سازی جهان صورت تحقق بگیرد. در چنین شرایطی است که طنز تلخ تاریخی شکل می‌گیرد. آمریکا از یک‌سو مدام سخن از آزادی و صلح در دهکده جهانی می‌گوید و از سوی دیگر بزرگ‌ترین دشمن آزادی ملت‌هاست. به‌گونه‌ای که مفهومی برای ملت و برای کسانی که همگن باسیاست‌های دهکده جهانی نیستند، متصور نخواهد بود. به‌عبارتی‌دیگر حتی اگر کسی شهروند آمریکا هم باشد  چنانچه در برابر پایمال‌سازی حقوق شهروندان آمریکا حرفی بزند، محکوم‌به سکوت است. حاکمیت آپارتایدی آمریکا آنگاه بیشتر از پیش جلوه‌گر می‌شود که در برابر نسل‌کشی تاریخی مردم یمن سکوت می‌کند و چشمانش را در برابر مرگ صدها کودک یمنی می‌بندد اما خود را حامی کودکان جهان می‌شمارد. ترسیم چهره شرم‌آور امریکا و مصادیق آن نیازمند درازنویسی نخواهد بود، روزی نیست که خبری از تروریسم دولتی آمریکا و اذناب آن‌ها به‌ویژه اسرائیل از سوی خبرگزاری‌های مستقل منتشر نشود. بی‌تردید توسل دولت تمامیت‌خواه آمریکا به‌زور و تزویر در جهت سرکوب ملت‌هاست. ملت‌هایی که از سرسپردگی دولت‌های خود که با دلارهای نفتی، پایه‌های حکومت پادشاهی خود را حفظ می‌کنند، مأیوس شده‌اند و نهضت مردمی را به راه انداخته‌اند. نهضتی که به‌زودی فراگیر خواهد شد تا پشت‌صحنه غارت اموال و میراث فرهنگی کشورها بیشتر از پیش روشن شود. نهضتی که به همت توده‌ی مردم ایجاد خواهد شد تا جنایات آمریکا در نقض حقوق بشر را به همه جهانیان بازگو نماید. جنایاتی که قلم از بیان آن قاصر است. امروزه بر کسی پوشیده نیست که ایجاد تشکیلاتی مانند داعش با تلاش آمریکا و حامیان منطقه‌ای آن صورت گرفته است، این گروه‌های تفکیری حکم جاده‌صاف‌کن آمریکا را دارند تا حضور نظامی آنان را وجهه مثبت و باورپذیر به خود گیرد تا از طریق حضور نظامی بتواند تحولات منطقه را به نفع خود رقم زند. بنابراین علیرغم ادعای مبارزه آریکا و متحدانش با داعش نه تنها این گروهک برساخته آمریکا و اسرائیل محو نشد بلکه به‌منزله‌ی اهرم فشار به کشورهای منطقه درآمد  تا با ایجاد جنگ مذهبی بستر لازم را برای دور شدن اذهان از جنایات اسرائیل فراهم نماید. بی‌شک مک لوهان در دهکده جهانی همه اهالی را انسان‌های مولد نمی‌داند، کسانی هستند که باید در خدمت سرکردگان این دهکده قرار گیرند. همه این پیش‌فرض‌ها زمینه را فراهم می‌کند تا تروریسم به معنای واقعی از ابزاری پنهانی به وجه دولتی ارتقاء یابد و آمریکا خود را یکی از داعیه‌داران حذف فیزیکی مخالفان خود بداند، حال این مخالفان پروفسور روژه گارودی  فرانسوی باشد، نوآم چامسکی باشد یا یک ملت باشند، برای آمریکا فرق نمی‌کند چه کسی هم‌سوی آنان نیست. در این میان کسانی که در خدمت این اندیشه تمامیت‌خواه آمریکا قرار دارند برای حفظ منابع خود، ابزاری برای سرکوب و نفرت پراکنی می‌شوند. رژیم‌های وابسته به امریکا در منطقه با یاری دستگاه‌های تبلیغاتی چنان جوی از حقیقت‌خواهی و حقانیت نیات خود به راه انداخته‌اند که بسیاری از افراد در سایه چنین غباری حق را گم‌کرده‌اند و در تأیید رفتار و مناسبات اقتدارگرایانه آمریکا تسلیم‌شده‌اند و در راه منویات آنان حرکت می‌کنند. چه کسی است که جنایات آمریکا در مرگ میلیون‌ها افغانی را شاهد باشد اما در راستای اهداف توسعه‌طلبانه سردمداران کاخ سفید حرکت کند؟ آیا جنایت‌های آمریکا در براندازی نظام مردمی دکتر مصدق و ایجاد جنگ علیه مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس و سی‌وهفت سال توطئه از کودتای نوژه گرفته  یا پرورش داعش و تحریم‌های ظالمانه مصداق تروریسم دولتی نیست؟ آیا مجامع بین‌المللی مجبور به سکوت هستند؟ نشانه‌ها و قرینه‌ها بیان می‌دارد که این‌چنین است وقتی مدیرکل سازمان ملل نام عربستان را از فهرست کشور ناقض حقوق بشر به بهانه کمک مالی آن‌ها به این سازمان حذف می‌کند، چگونه ممکن است به صداقت نهادهای بین‌المللی خوش‌بین بود؟






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد