صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






مروری بر زندگانی نورانی صادق آل محمد(ع)

در سال ۸۳ هجرت در ۱۷ ربیع الاول چشم شیعیان به جمال پر نور این امام روشن شد. اورا جعفر نام نهادند. کنیه اش ابو عبدالله و لقب مشهورش صادق است. از همان کودکی نشانه های بزرگی در ناصیه او هویدا بود . امام باقر (ع) پدر بزرگوار ایشان در مناسبتهای مختلف به امامت و […]

کد خبر : 22307 | 7:30 ب.ظ | ۲۸ تیر , ۱۳۹۶

امام صادق12

در سال ۸۳ هجرت در ۱۷ ربیع الاول چشم شیعیان به جمال پر نور این امام روشن شد.
اورا جعفر نام نهادند. کنیه اش ابو عبدالله و لقب مشهورش صادق است.

از همان کودکی نشانه های بزرگی در ناصیه او هویدا بود . امام باقر (ع) پدر بزرگوار ایشان در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خود به پیروی از او فرا می خواندند.

شخصی به نام محمد بن مسلم نقل می کند که روزی: «در حضور ابو جعفر محمد بن علی الباقر (ع) بودم که فرزندش، جعفر وارد شد در حالی که زلف داشت و در دستش ترکه ای بود و با آن سرگرم بود. (امام ) باقر (ع) او را گرفت و محکم به آغوش چسبانید و فرمود: پدر و مادرم فدایت که اهل لهو لعب نیستی . آنگاه به من فرمود: ای محمد ! بعد از من این امام توست . به او اقتدا کن و از دانش وی بهره بگیر . به خدا قسم او همان صادقی است که پیامبر خدا (ص) در باره او فرموده است که شیعیان وی در دنیا و آخرت یاری می شوند.» (۱)

روزی امام محمد باقر (ع) با اشاره به فرزندش امام جعفر صادق خطاب به اصحابش فرمود: هر گاه من را از دست دادید به ایشان اقتدا کنید که او امام و جانشین بعد از من است. (۲)

در گذر روزها و با نظارت پدری دانا و مهربان که بر تربیت فرزندی شایسته نظارتی تام داشت انسانی رشد یافته  ظهور کرد تا  با روح پاک، اندیشه زلال ، بیان نافذ و سلوک مومنانه اش، دل های مومنان و به خصوص اهل علم را تسخیرکند. این شایستگی های منحصر به فرد از او امامی ساخت که در نهایت درایت، زکاوت، دانش و توانایی، امامت مسلمانان را بر عهده گیرد و سکان کشتی هدایت دین خدا را در اختیار گیرد.

دوران امام جعفر صادق (ع) دورانی خاص و منحصر به فرد است. دو سلسله که هر یک به حکومت می اندیشند سخت به جان هم افتاده اند و تمام هم و غم خود را در این کار مصروف داشته اند. بنی عباس و بنی امیه چنان به خود مشغولند که کمتر از امام، یادی می کنند. آرامشی که از دل این درگیری آفریده می شود برای امام جعفر صادق (ع) زمینه ای مغتنم برای روشنگری می آفریند  تا اسلام با تمام زیبایی هایش جلوه گری کند و فرصتی بی بدیل برای یک انقلاب علمی فراهم شود.

«عصر آن حضرت،  عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.

امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند.

ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.
امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.

همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاه راههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است.
بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، » (۳) به صورتی که  زندگی سراسر تلاش ، پاکی ، کمال و راستی این امام راستین از او مردی ساخت تا شیعیان با افتخار ، مذهب خود را جعفری بنامند و از این انتساب مبارک بر خود ببالند .
۹۰۰۰۰۰ نفر از بزرگان را در مسجد رسول الله (ص) دیده اند که همگی «حدثنی جعفربن محمد الصادق» می گفتند. (۴)

بدین صورت بسیاری از روایت های مذهب شیعیان با عبارت زیبای « قال الصادق » آغاز ، متبرک و مزین شد.
آنچه به این دانایی آسمانی رنگ جاودانگی می زد و براهین عقلانی این بزرگ مرد تاریخ اسلام را در دل ها می نشاند اخلاق بسامان و رفتار مثال زدنی اوست. رفتاری شایسته و درخور امامت و رهبری که سراسر عرصه های زندگی این امام همام را در بر می گرفت بگونه ای که مصاحبان این امام را سرزنده و منور می کرد.

روایتی از مالک بن انس در این مقال شایسته ذکر است. ایشان می گویند: به حضور صادق، جعفر بن محمد بن محمد می رسیدم و آن حضرت پشتی در اختیارم می نهاد و احترام می کرد ومی فرمود: مالک! من تو را دوست دارم. من از این سخن خوشحال می شدم و خدا را شکر می کردم . مالک می گفت: آن حضرت پیوسته در یکی از این سه حال بود: یا روزه داشت ، یا نماز می خواند و یا ذکر می گفت. او از بزرگ ترین عابدان و زاهدان خدا ترس بود . حدیث بسیار می گفت، خوش مجلس بود و پرفایده. (۵)

هوا که تاریک می شد و پاسی از شب می گذشت امام صادق انبانی از نان و گوشت و در هم بر می داشت و بر دوش خود می نهاد و آن را برای نیازمندان مدینه می برد و میان آنان تقسیم می کرد و مردم او را  نمی شناختند. وقتی ابو عبدالله درگذشت ، این کمک ها قطع شد و نیازمندان مدینه فهمیدند که آن شخص ، حضرت صادق (ع) بوده است. (۶)

ابو عمرو شیبانی نقل می کند که ؛ امام صادق را دیدم که در دستش بیلی بود و پیراهنی ضخیم بر تن داشت و در بوستان خود کار می کرد و عرق از پشت او سرازیر بود . عرض کردم : فدایت شوم اجازه بدهید من به جای شما کار کنم . فرمود : من دوست دارم که مرد ، برای تامین معیشت خود ، در گرمای آفتاب اذیت شود . (۷)

۶۵ سال زندگی سراسر عشق ، تلاش ، همت و پایداری از امام جعفر صادق اسوه ای بی بدیل ساخت . الگوی هدایتی که در مسیر تمام تشنگان معارف ناب قرار داشت و همگان را به سوی اسلامی اصیل فرا می خواند.

وفات آن امام (ع) در دوشنبه ای از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در ۲۵ شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال ۱۴۸ هجرى روى داده است.  او ۱۵ سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و ۱۹ سال با پدرش و ۳۴ سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

وفات امام صادق (ع) پس از گذشت ده سال از خلافت منصور عباسى روى داد و پس از مرگ در آرامگاه بقیع، در جوار پدرش امام باقر و جدش امام زین العابدین و عموى بزرگوارش امام حسن بن على علیهم السلام به خاک سپرده شد. (۸)

۱-  منتخب میزان الحکمه با ترجمه فارسی، محمدی ری شهری، موسسه فرهنگی دارالحدیث ، ص ۷۱
۲- همان
۳- به نقل از سایت رشد به نشانی : ( (daneshnameh.roshd.ir
۴- نجاشی می گوید که وشاء گفته : نهصد نفر از بزرگان را در مسجد رسول الله (ص) دیدم که همه می گفتند : حدثنی جعفر ابن محمد الصادق . چهارده معصوم ، آیت الله حسین مظاهری ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، ص ۹۴
۵- منتخب میزان الحکمه با ترجمه فارسی ، محمدی ری شهری ، موسسه فرهنگی دارالحدیث ، ص ۷۳
۶- همان
۷- همان
۸-  سیره معصومان، ج ۵، ص ۴۷ ، نویسنده: سید محسن امین ، ترجمه: على حجتى کرمانى






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد