صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






آنجا دیگر نمی توانم

مادرم می گفتند: یک وقت به آقا گفتم: هرجا رفتی من با شما آمدم. هرچیزی برای شما پیش آمد پا به پای شما ایستادم امّا یک چیزی از شما می خواهم. اگر بهشت رفتی، آن جا هم مرا به دنبال خودت ببری. از آنجا که امام اهل تعارف نبودند گفتند: «نه! تا این جاهایی که […]

کد خبر : 2791 | 7:35 ق.ظ | ۸ خرداد , ۱۳۹۲

امام22

مادرم می گفتند: یک وقت به آقا گفتم:

هرجا رفتی من با شما آمدم. هرچیزی برای شما پیش آمد پا به پای شما ایستادم امّا یک چیزی از شما می خواهم. اگر بهشت رفتی، آن جا هم مرا به دنبال خودت ببری. از آنجا که امام اهل تعارف نبودند گفتند: «نه! تا این جاهایی که آمدید دست شما درد نکند. اما آن جا هرکه خود و عملش. آن جا دیگر نمی توانم.»

* خانم زهرا مصطفوی (دختر امام)

بر گرفته از کتاب “زندگی به سبک روح الله” نوشته “علی اکبر سبزیان”






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد