|
|||||
روحانیت ستیزی رضاشاه در اسناد وزارت خارجه آمریکا
اندکی پس از افتتاح مجلس هفتم، در پاییز سال ۱۹۲۸، رژیم پهلوی جنگ خود علیه روحانیون شیعه را آغاز کرد. به دنبال این رویداد، در تابستان سال ۱۹۲۹، عشایر کشور در مناطق مختلف سر به شورش برداشتند. اندکی پس از افتتاح مجلس هفتم، در پاییز سال 1928، رژیم پهلوی جنگ خود علیه روحانیون شیعه را […]
کد خبر : 7895 | 11:16 ق.ظ | ۱۹ اسفند , ۱۳۹۲ اندکی پس از افتتاح مجلس هفتم، در پاییز سال ۱۹۲۸، رژیم پهلوی جنگ خود علیه روحانیون شیعه را آغاز کرد. به دنبال این رویداد، در تابستان سال ۱۹۲۹، عشایر کشور در مناطق مختلف سر به شورش برداشتند. اندکی پس از افتتاح مجلس هفتم، در پاییز سال 1928، رژیم پهلوی جنگ خود علیه روحانیون شیعه را آغاز کرد. به دنبال این رویداد، در تابستان سال 1929، عشایر کشور در مناطق مختلف سر به شورش برداشتند. در ماههای پیش از آغاز طوفان، اوضاع کشور نسبتاً آرام بود. فیلیپ در 14 جولای 1928 مینویسد: «علیرغم نارضایتی گسترده مردم کشور، دولت با بهره جستن از ارتش و نظمیه همچنان سلطه کامل خود را بر اوضاع حفظ کرده و منتقدان و مخالفین هم به شیوه خاص ایرانیها دست روی دست گذاشتهاند و در جای خود نشستهاند. لازم به ذکر است که در تهران و سایر مناطق پرجمعیت، دولت پرانرژی ظاهر شده و به توسعه امور شهری پرداخته است، که هرچند سطحی و اساساً اسرافکارانه است، ممکن است ناظران آنها را نشانه وجود رفاه و ایدهآلهای شهری تلقی کنند. بهعنوان مثال در تهران، خیابانهای سراسر شهر را تعریض کردهاند، ساختمانهای زیادی در دست ساخت است، جادهها بهبود یافتهاند، اتومبیلهای جدیدی به ترافیک شهر اضافه شده است و الی آخر.»(1) گزارش فیلیپ: «اوضاع سیاسی کشور همان وضعیت راکدی را دارد که طی یکماه گذشته ویژگی بارز آن بوده است. عدممحبوبیت دولت که هنوز بروز نیافته روز به روز بیشتر میشود، هرچند فشار زیادی که از بالا وارد میشود این نفرت را از دید ناظران سطحینگر پنهان میکند» در 30 آگوست 1928، فیلیپ یک بار دیگر اوضاع سیاسی ایران را گزارش میکند: احتراماً به اطلاع میرساند که اوضاع سیاسی کشور همان وضعیت راکدی را دارد که طی یکماه گذشته ویژگی بارز آن بوده است. عدممحبوبیت دولت که هنوز بروز نیافته روز به روز بیشتر میشود، هرچند فشار زیادی که از بالا وارد میشود این نفرت را از دید ناظران سطحینگر پنهان میکند… از سویی دیگر، همه جای پایتخت شاهد فعالیتهای اقتصادی و ساخت و سازهای شهری است، که بدونشک باعث خوشبینی محافل تجاری پایتخت میشود. پروژههای رو به تکمیل شهری و ارایه طرحهای جدید، فضایی از پیشرفت و ترقی در شهر ایجاد کرده است. روزنامهها و سایر مطبوعات از عقد قراردادهای مختلف با شرکتهای اروپایی خبر میدهند؛ ظاهراً بلژیکیها، دانمارکیها، فرانسویها، آلمانیها، و ایتالیاییها همگی با دولت ایران وارد معامله شدهاند. شایعات حاکی از آن است که وعده هدایا و پورسانت به اشخاص مبنای اکثر مذاکرات را تشکیل میدهد. روزنامهها از عقد قراردادهای مختلف با شرکتهای اروپایی خبر میدهند که برای عقد این قراردادها هدایا و پورسانتهایی به اشخاص بهعنوان مثال، به من خبر رسیده است که نمایندگان سندیکای شرکتهای راهآهن آلمان طی یک سال گذشته چیزی حدود پنجاه هزار تومان به همین ترتیب بذل و بخشش کردهاند… در گزارشها آمده است که لندن و سایر پایتختهای مهم اروپایی به گرمی از تیمورتاش استقبال کردهاند، و میگویند که تیمورتاش در این سفر مذاکرات مهمی با رؤسای کابینه و غیره داشته و مشغول عقد قراردادهایی برای پروژههای عامهالمنفعه است و الی آخر. میگویند که دولت انگلستان به دلیل توافق ایران بر سر فرودگاههای جنوب نظر بسیار مساعدی نسبت به ایران پیدا کرده است… با توجه به اظهارات اتفاقی سال گذشته وزیر مختار بریتانیا، گمان میکنم که شاید برنامهای برای سفر شاه به اروپا در آیندهای نزدیک وجود داشته باشد. در یکی از میهمانیهایی که به افتخار پادشاه افغانستان در ماه ژوئن گذشته برگزار شده بود، خانم فیلیپ که کنار شاه [ایران] نشسته بود، به کمک مترجم از او پرسید که آیا شاه قصد ندارند به اروپا سفر کنند؟ او در پاسخ گفت که احتمالاً سال آینده عازم اروپا خواهد شد. تیمورتاش که کنار همسر بنده نشسته بود در گوش او گفت که گمان نمیکند شاه به چنین سفری برود! فیلیپ در مورد تازهترین سفر شاه چنین گزارش میکند: «چند هفته پیش شاه در سفری غیرمنتظره از رشت دیدن کرد، و بدون اینکه دلیل خاصی بهجز سرکشی به لشکر شمال برای سفرش اعلام شود، پس از اقامتی چند روزه به تهران بازگشت. ولی برخی منابع آگاه بر این باورند که سفر شاه به رشت دو دلیل عمده داشته است، از این قرار که: (1) بخشی از سیاست شاه است که به طور غیرمنتظره از بخشهای مختلف ارتش و دولت بازدید میکند و بدین ترتیب آنها را وامیدارد تا نهایت سعی و تلاش خود را در انجام وظایفشان به کار ببندند؛ و (2) به منظور سرعت بخشیدن به پرداخت «سهم» از طرف فرمانده قشون در این منطقه. از آنجا که روزنامهها حرفی از استقبال فرمانده لشکر از شاه و یا همراهی او به هنگام بازدید از سربازخانههای رشت نزدهاند، گمان میرود که فرمانده آنها غافلگیر شده باشد و اگر اینطور باشد دیدار ملوکانه برایش گران تمام خواهد شد.» فیلیپ با ارائه شواهدی از دردسر قریبالوقوع برای فیروز خبر میدهد: «به من خبر رسید که در مورد واگذاری قرارداد تأسیسات بیسیم سوءتفاهمهایی به وجود آمده است. بنابراین گزارشها، پیشنهاد فرانسویها بهتر از سایرین بود، اما تصمیمگیری نهایی بیست و چهار ساعت به تعویق افتاد. میگویند که در این فاصله، پیشنهاد بهتری از آلمانها دریافت شد؛ و اینکه در جلسه هیأت دولت درباره این موضوع، شاهزاده فیروز از جیب خود پیشنهاد قیمت دیگری از طرف آلمانها بیرون آورد که از پیشنهاد قبلی هم پایینتر بود؛ فیروز مدعی شد که این پیشنهاد را ندیده بوده است. ظاهراً نماینده شرکت فرانسوی شدیداً اعتراض کرد و در نتیجه کابینه دولت این مسئله را بار دیگر بررسی خواهد کرد؛ البته بدون کمک وزیر مالیه. گمان میرود که این قرارداد به شرکت فرانسوی واگذار شود.» او در پایان میافزاید: «این روزها، نارضایتی مردم بیشتر معطوف به انتخابات اخیر است؛ و عناصر وطنپرست و لیبرال کنترل تحکمآمیز دولت بر انتخابات را چیزی کمتر از یک رسوایی نمیدانند. ولی بعید به نظر میرسد که این خشم و نفرت درونی آثار و نتایج بیرونی به همراه داشته باشد؛ حداقل، در حال حاضر. موضع شدید دولت در مقابل هرگونه تظاهرات و فعالیتهای سیاسی مستقل، و کنترل کامل مطبوعات و حضور همهجانبه مأموران نظمیه و ارتش مانع بسیار مؤثری در برابر مردمی به وجود آورده که فاقد بینش سیاسی و از لحاظ سیاسی ترسو هستند.»(2) اندکی پس از افتتاح مجلس هفتم، در پاییز سال 1928، رژیم پهلوی جنگ خود علیه روحانیون شیعه را آغاز کرد در 18 اکتبر 1928، تریت بازگشت تیمورتاش از اروپا و دردسرهای بعدی فیروز را گزارش میکند: «همانند «یک قهرمان فاتح» از آقای تیمورتاش استقبال شد، چرا که واقعاً از هر جهت هم همینطور بود… و اوج استقبال وقتی بود که شاه عنوان «حضرت اشرف» را برای او به کار برد، که فقط رئیسالوزرا و رئیس مجلس مفتخر به آن هستند… به نظر میرسد اعتبار قابل توجه او در زمان خروجش از کشور در خلال مدتی که غایب بود به سرعت افزایش یافته است… بنابر گفتههای منبعی نسبتاً موثق، آقای تیمورتاش به محض بازگشت با مشکلی بسیار حساس مواجه شد. داستانهای مختلفی در این باره وجود دارد که معتبرترینشان از قرار زیر است. چند هفته پیش مچ شاهزاده فیروز، وزیر مالیه، را در جریان یک رشوهخواری گرفتند؛ پسر حاجی حسین آقا امین الضرب، از تجار معروف شهر و نماینده مجلس، در غیاب پدر خود فیروز را متقاعد کرده بود که در مقابل تخفیف قابل ملاحظه بدهی یک میلیون تومانی پدرش به دولت، مبلغ گزافی (بنا به قولی 15000 تومان) رشوه بگیرد. بر حسب اتفاق، رئیس نظمیه متوجه ماجرا شد و پسر امینالضرب را وادار کرد به شاه گزارش دهد. شاه نیز بلافاصله تیمورتاش را که به تازگی از سفر بازگشته بود مأمور کرد که دربارة امور وزارت مالیه و به خصوص این یک مورد تحقیق و تفحص کند. جدای از این شایعات که تیمورتاش نهایت تلاش خود را کرده است تا بر این قضیه سرپوش بگذارد، نتیجه اقدامات او هنوز مشخص نشده است. برخی اشخاص مطلع، که از خرابکاری فیروز و مأمور شدن تیمورتاش برای تحقیق و تفحص خبردار شدند، بلافاصله پیشبینی کردند که دوستی این دو وزیر بهم خواهد خورد، که این احتمال همچنان وجود دارد. با توجه به این احتمال که در کلِ ماجرا و یا بخشی از آن طبق معمول غلوّ شده است، و از آنجا که منافع این دو وزیر پس از قدرت یافتن فیروز همواره به یکدیگر وابسته بوده، به نظر من احتمال چنین چیزی ضعیف است. لااقل در حال حاضر هنوز دلایلی برای نگاه داشتن فیروز در کابینه برای تیمورتاش وجود دارد.»(3) در 26 نوامبر 1928، تریت میافزاید: «مجلس کاملاً با خواستههای دولت همسو است. در 18 نوامبر، نزدیک به 80 نفر از نمایندگان مجلس در منزل سردار اسعد، وزیر جنگ، گردهم آمدند و دستورالعملهایی از وزیر دربار دریافت کردند. موضوع این دستورالعملها همکاری نزدیک دولت و مجلس و همانطور که روزنامهها نقل کردهاند: «از حرف کاستن و به عمل افزودن» بود. در این جلسه برنامه دولت که میبایست به مجلس ارایه شود مشخص شد. همچنین اعلام شد که کابینهای که باید بنابر الزامات قانونی به مجلس معرفی شود بدون تغییر باقی خواهد ماند. حضرت اشرف مهدی قلیخان هدایت (حاجی مخبرالسلطنه)، رئیسالوزرا، در 20 نوامبر 1928 کابینه خود را معرفی و برنامة دولت خود را تشریح کرد. دولت با کسب 100 رأی موافق از مجموع 102 رأی از مجلس رأی اعتماد گرفت.»(4) تریت در گزارشی مورخ 21 دسامبر 1928، تغییرات کابینه را خبر میدهد. فیروز عجالتاً از مهلکه نجات یافته بود: «شاه یازدهم دسامبر از سفری که جهت سرکشی به قشون رفته بود بازگشت. وزیر دربار به همراه سایر اعضای کابینه و جمعی از رجال در قم به استقبال شاه شتافتند. تقریباً به محض ورود شاه به تهران شایعه تغییر وزرای کابینه هم بر سر زبانها افتاد.» شیبانی اولین کسی بود که از کابینه کنار رفت: «ژنرال شیبانی، به پیشنهاد دولت، از وزارت فواید عامه استعفاء داده است، دلیل تقریباً قطعیاش این است که او هیچ وقت به راه آهن علاقه نداشت، ضمن اینکه در زمینههای اجرایی هم لیاقتی را که از او انتظار میرفت از خود نشان نداد. هِر بروان میگوید که حرفهای او باعث استعفای شیبانی شده زیرا به تیمورتاش گفته بود که شیبانی مانع اصلی پیشرفت برنامه خط آهن است. ژنرال شیبانی، به پیشنهاد دولت، از وزارت فواید عامه استعفاء داده است، دلیل تقریباً قطعیاش این است که او هیچ وقت به راه آهن علاقه نداشت، ضمن اینکه در زمینههای اجرایی هم لیاقتی را که از او انتظار میرفت از خود نشان نداد شاید این ادعای بزرگ تا اندازهای درست باشد، زیرا شیبانی در چند مورد برخلاف خواست دولت و سندیکای [راه آهن] عمل کرده، و به همین دلیل از چشم تیمورتاش افتاده بود، تا حدی که حرفهای تحریکآمیزی از این نوع، که اتفاقاً براون در گفتنشان استاد است، به راحتی رویش تأثیر گذاشته است. میرزا محمود خان جم (مدیرالملک)، فرماندار کنونی مشهد، جایگزین ژنرال شیبانی خواهد شد. ظاهراً مهمترین ویژگی این شخص برای احراز پُست وزارت اطاعت مشتاقانه و مودتآمیز از اعلیحضرت و آقای تیمورتاش باشد. پیش از این نیز دو وزارتخانه خارجه و مالیه به جم واگذار شده بود و میگویند که از اقوام آقای نواب از کارمندان سفارت بریتانیاست. هنوز نشانهای از اینکه انگلیسیها در بالا کشیدن او نقش داشتهاند وجود ندارد، ولی شاید نهایتاً معلوم شود که همینطور بوده است. پیداست که وزیر جدید هم قیمت خاص خودش را دارد. کاملاً مطمئن هستم که سندیکا هیچ نقشی در انتخاب جانشین ژنرال شیبانی نداشته است.» شیبانی در سرکوب شورشهای جنوب کشور در تابستان 1929 نقش مهمی ایفا کرد علاوه بر این، فتحالله پاکروان، کفیل وزارت خارجه، جای خود را به انتظامالملک [ابوالقاسم عمید] داده بود: «پاکروان نشان داد که حتی خاصیت ایفای نقش یک آلت دست را هم ندارد. کسانی که انتظام را میشناسند و با او در ارتباطند میگویند که فردی خوشمشرب و خوش برخورد است، ولی او هم آدم کم و بیش به درد نخوری است.» تریت در پایان مینویسد: «با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که اهمیت این تغییرات در آن است که تیمورتاش در کل خواهان کابینهای بیش از پیش مطیع و سربهراه برای خودش است، علیالخصوص اینکه میخواهد تمام امور مربوط به خط آهن را شخصاً در دست بگیرد و تنها از کمکهای تکنیکی وزارت فواید عامه بهره بجوید. با در نظر گرفتن عملکرد تیمورتاش، میتوان گفت روند تحکیم و یکدستسازی با سرعت پیش میرود.»(5) تریت در گزارش مورخ 20 ژانویه 1929 خود جانشین مدیرالملک [محمود جم] در مشهد را معرفی میکند: «روز گذشته روزنامهها انتصاب تقیزاده را به سمت استاندار خراسان اعلام کردند و این حُسن انتخاب و رأی شاه را مورد تمجید و تحسین قرار دادند.»(6) در تاریخ 2 فوریه: «احتراماً به اطلاع وزارت خارجه میرساند که در ارتباط با پیشنهاد پُست استانداری خراسان به تقیزاده، او خدمت شاه شرفیاب شده است. بنا به گفته یک منبع موثق، او هنوز تصمیم قطعیاش را برای قبول این پیشنهاد نگرفته است، هرچند به 1000 تومان ماهیانهای که بابت این سِمت حقوق میگیرد نیاز دارد و مطمئن است که شاه با حسن نیت چنین لطفی در حق او کرده است. تقیزاده از زمانی که مجلس را ترک کرده هیچگاه لب به انتقاد از دولت نگشوده و هرگز در امور آن دخالت نکرده است، بنابراین گمان نمیرود که شاه عمداً به منظور دور نگه داشتن تقی زاده از عرصه سیاست استانداری خراسان را به او واگذار کرده باشد.»(7)
تاریخ 2 مارس: «تقیزاده… به همراه خانواده خود به مشهد نقل مکان کرده است.» (8) شیبانی چندان مورد لطف قرار نگرفت. تریت در 5 ژانویه 1929 مینویسد: «بنا بر گزارشها قرار است شورایی به نام شورای عالی جنگ تشکیل و در جبران کنارهگیری شیبانی از مسند وزارت، ریاستش به او واگذار شود. ژنرال شخصاً به من گفت که شایعات موجود درباره اینکه او پُستی در تبریز و یا در هر نقطه دیگری خارج از تهران قبول کرده است صحت ندارد.» (9) شیبانی در سرکوب شورشهای جنوب کشور در تابستان 1929 نقش مهمی ایفا کرد. ولی او نیز همانند فیروز، پس از خدمات فراوان به رژیم پهلوی، طرد و زندانی شد. |
|