صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






امام خمینی(ره): اگر شخص بدهکار نمی‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، حق مطالبه نیست

حضرت امام(ره) می‌فرمودند: اگر شخص بدهکار نمی‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، حق مطالبه نیست تا طلبکار بتواند به حساب شرعی طلب خود را اسقاط کند. عظمت و شخصیت حضرت امام (ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با […]

کد خبر : 8888 | 11:35 ق.ظ | ۶ اردیبهشت , ۱۳۹۳

امام خمینی57

حضرت امام(ره) می‌فرمودند: اگر شخص بدهکار نمی‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، حق مطالبه نیست تا طلبکار بتواند به حساب شرعی طلب خود را اسقاط کند.

عظمت و شخصیت حضرت امام (ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با پیوند سرچشمه لایزال هستی،‌ وجودش از زلال معرفت سیراب گردیده بود و از گستره پیرامونش،‌ چشمه سارهای حکمت، جاری شده بود و تشنه کامان آب حیات را سرمست شوق وصال می‌نمود.

عظمت شخصیت امام(ره) و عمق و گستردگی آن حتی برای نزدیک ترین افراد و برجسته ترین شاگردان ایشان قابل دسترسی و شناخت دقیقه نبود و کسی را هم یارای چنین ادعایی نیست، با این همه هر کس متناسب با درک و ظرفیت خویش و از بعد ظاهری و اثباتی،‌ قطره ای از دریای حکمت و فرزانگی امام(ره) را چشیده است و با جمع آوری این قطره‌هاست که جویبارهایی از آن دریای فضیلت برای تشنه کامان تاریخ و نسل های آینده، جاری می‌شود.

“محمد حسین رحیمیان” نویسنده کتاب “یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی قدس سره” می‌نویسد: این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را به سان خاری،‌ در کنار گل بی خار وجودش سر کردم، ولی به دلیل قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی ملکوتیش بهره مند شدم و بی گمان آنچه از او نصیبم شد، قطره ای بود از دریا و در عین حال آنچه از درک احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص می‌آید باز هم قطره ای است از دریا!

آنچه در زیر می‌آید هرگز نمی‌تواند معرف شخصیت والای حضرت امام(ره) باشد، بلکه فقط گوشه‌ای است از داستان آشنایی “محمد حسن رحیمیان” و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با آن بوده است و البته در چند موردی که نقل صدها خاطره ای  است که از دیگران شنیده است.

توجه ویژه به کشاورزان

قضیه جالب‌تر آنکه در اطراف اصفهان زمینی بابت وجوه شرعیه به حضرت امام(ره) واگذار شده بود. معظم‌له نیز یکی از فضلا را برای فروش و دریافت وجه، وکیل کرده بودند. بعد از مدتی – حدود دی ماه 1364 – به عرض حضرت امام(ره) رسید که آقای … که به وکالت از حضرتشان قرار شده زمین را بفروشد، اقدام لازم را به عمل آورده، ولی کشاورزانی که روی زمین کار می‌کنند، وضع خوبی ندارند و به منزل «آقای پسندیده» آمده‌اند و از اینکه دست‌شان از کار روی زمین، کوتاه می‌شود، ناراحتند. حضرت امام همین که صحبت از کشاورزها شد، با لحنی قاطع و محکم فرمودند؛
به خود کشاورزها منتقل شود. بگویید به آنها بدهند.

کمک به مستمندان

حضرت امام(ره) سخت با گداپروری، مخالف بودند. از باب نمونه، در نجف اشرف افراد شناخته شده‌ای بودند که به عنوان خادم حرم مطهر و غیر آن، حرفه گدایی و تیغ‌زنی داشتند و مدام از خانه این مرجع به خانه مرجع دیگر در حال رفت و آمد بودند. گدایی آنها نوعی باج‌گیری بود که احیانا همراه با شانتاژ و جوسازی و داد و فریاد بود. کسی که در مقابل آنها هرگز تسلیم نشد، حضرت امام(ره) بودند. ولی با این حال، نسبت به افراد مستحق و مستمند و مستضعف، گذشته از آنکه قیامشان در راه خدا برای نجات آنها از چنگال ظالمان و قدرت‌های شیطانی بود و علاوه بر اهتمام کلی و دستورات لازم به مسئولان، برای احقاق حق محرومان، شخصا نیز رسیدگی به وضع مستمندان را در راس کارهایشان گذاشته بودند. تقریبا بدون استثنا هر پرداخت کننده وجوه شرعیه که برای پرداخت مستقیم سهمین مبارکین به افراد مستحق استجازه می‌کرد، حداقل تا ثلث بدهی شرعی او را اجازه می‌دادند و اگر پرداخت‌کننده برای موردی خاص با ذکر مشخصات و مبلغ مورد نیاز یک فقیر، در رابطه با بیماری، مقروض بودن، شوهر دادن دختر، مسکن و … کسب اجازه می‌کرد، تا حد برطرف شدن آن نیاز را اجازه می‌دادند از وجوه شرعیه پرداخت کند. در مواردی متعدد، افراد، نامه می‌نوشتند که مثلا فلان مبلغ را از شخص فلانی طلبکارم، چون او نمی‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، اجازه فرمایید بابت بدهی وجوه شرعیه‌ام حساب کنم و از او نگیرم. حضرت امام(ره) می‌فرمودند: اگر شخص بدهکار نمی‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، حق مطالبه نیست تا طلبکار بتواند به حساب شرعی طلب خود را اسقاط کند.

اما اگر بدهکار می‌تواند بدهی خود را پرداخت کند، ولی چون فقیر است، برای او مشکل است، در این صورت، اجازه می‌دادند بابت وجوه حساب کند.

حضرت امام(ره) همواره شخصا درصدد اطلاع از افراد نیازمند بودند، گاهی بدون مقدمه و ابتدا به ساکن از افراد دورافتاده و فراموش شده سراغ می‌گرفتند و دستور می‌دادند که به وضع آنها رسیدگی و نیازشان برطرف شود.

توجه به مناطق محروم

در حالی که عموما وکلای حضرت امام(ره) و دارندگان اجازه امور حسبیه از سوی حضرتشان، بیش از ثلث وجوهات دریافتی را اجازه نداشتند در محل صرف کنند و دو ثلث بقیه را باید برای صرف در حوزه‌های علمیه و اعتلای کلمه‌الله به دفتر تحویل می‌دادند، ولی در مناطق محروم و دورافتاده، بر عکس عمل می‌کردند. یعنی دوسوم را اجازه داشتند که در محل صرف کنند و یک سوم به دفتر فرستاده شود. در مناطقی که درجه محرومیت بیشتر بود، تمام مبالغ دریافتی منطقه را امام(ره) اجازه می‌فرمودند که همان‌جا در موارد مقرره شرعیه و کمک به فقرای متدین مصرف شود.

وکلای حضرت امام(ره) در سایر کشورهای اسلامی نیز این قاعده مستثنی نبودند. از جمله در لبنان با آنکه علمای حزب‌الله در متن اجازات‌شان سخن از مصرف ثلث و نصف وجوه در محل بود، ولی به طور شفاهی اجازه دوسوم داده بودند و یک‌سوم باقیمانده را نیز به دفتر ارسال می‌کردند، مجددا مرجوع می‌فرمودند. آقایان نیز از طریق صندوق بیت‌المال که در آنجا تاسیس کرده بودند، در جهت مصالح عامه اسلام و موارد مقرره شرعیه و مومنان مستحق صرف و سالانه بیلان کارشان را به دفتر ارسال می‌کردند.

از اینها گذشته به بسیاری از وکلایشان به ویژه در مناطق محروم، اجازه می‌دادند که در مورد خانواده‌های شهدا، بسیجیی‌ها، رزمندگان و به طور کلی، افرادی که در خدمت اسلام هستند و وضع معیشتی خوبی ندارند و برای حساب سالانه خمسی مراجعه می‌کنند، گذشته از دست‌گردان و امهال، اگر لازم دیدند، بعد از حساب و کتاب، به طور کلی آنها را بر حسب مورد، بری‌الذمه کنند. همان‌طورکه خود حضرت امام(ره) نیز در موارد مذکور عموما همین روش را معمول می‌داشتند.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد