صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






مقاله/ شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و چالش های تبلیغی در حوزۀ افکار عمومی

شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و چالش های تبلیغی در حوزۀ “افکار عمومی” نویسنده: دکتر مظفر نامدار (دکترای علوم سیاسی) تبلیغات بطور کلی در گسترۀ نظام های سیاسی با پدیدۀ مهمی بنام ” افکار عمومی” سروکار دارد؛ لاجرم نهادهایی که در این حوزه فعالیت می کنند مستقیما درگیر پیچ و تاب های مفهوم افکار عمومی هستند. […]

کد خبر : 11134 | 9:07 ق.ظ | ۱۰ مرداد , ۱۳۹۶

نامدار11

شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و چالش های تبلیغی در حوزۀ “افکار عمومی”

نویسنده: دکتر مظفر نامدار (دکترای علوم سیاسی)

تبلیغات بطور کلی در گسترۀ نظام های سیاسی با پدیدۀ مهمی بنام ” افکار عمومی” سروکار دارد؛ لاجرم نهادهایی که در این حوزه فعالیت می کنند مستقیما درگیر پیچ و تاب های مفهوم افکار عمومی هستند.

تا اینجا بیان مسئله بدیهی و ساده نشان می دهد. اما مشکل وقتی نمایان می شود و تبیین ارزش نهادهایی شبیه به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را سخت می سازد که بدانیم تا به امروز تعریف دقیقی از افکار عمومی که عرصۀ اصلی فعالیت های تبلیغی است توسط فیلسوفان، حقوق دانان، تاریخ نویسان، نظریه پردازان سیاسی، روزنامه نگاران و دیگر متفکران حوزۀ اجتماعی ارائه نشده است.

“افکار عمومی” مانند واژه هایی چون ” ارادۀ جمعی ” و امثال این اعتباریات که زادۀ تحولات جدید هستند و امروزه در ادبیات سیاسی و اجتماعی زیاد استعمال می شوند و کاربردهای عمومی دارند و هر کسی و هر گروه و جریان و حزبی تلاش می کند خود را نمایندۀ افکار عمومی و یا ارادۀ جمعی نشان دهد در غرب همیشه یک اسطورۀ سیاسی بوده و هست و با وجودی که یک ابزار نظری است که حقوق دانان و فیلسوفان تلاش می کنند به کمک آنها اعتبار نهادها و کارکردهای آنها را تحلیل و یا توجیه کنند اما این ابزار نظری را تا به امروز کسی ندیده و ظاهرا هرگز کسی نمی تواند با آن روبرو شود.

بنابراین چه خوشمان بیاید یا نیاید شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بیش از همۀ نهادهای ارتباطاتی نظام جمهوری اسلامی با مفهوم پیچیده، چند وجهی و مبهم افکار عمومی سروکار دارد و تمرکز بر این مفهوم و شناخت پیچ و تاب های آن باید برای این نهاد بیش از سایر مفاهیم باشد.

تا قبل از انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت رژیم استبدادی، افکار عمومی در ایران چندان محل اعتنا نبود زیرا توده های مردم که خاستگاه اصلی تبلور افکار عمومی هستند در حوزۀ سیاست مدخلیت و موضوعیت نداشتند. انقلاب اسلامی این مفهوم را با تمام وجوهش در راس تمایلات دولتمردان، رسانه ها، نخبگان سیاسی و… که عموما از افکار عمومی گریزانند قرار داد. پیدایش مردم سالاری اسلامی روابط سنتی خصمانه میان مردم و حکومت و دولت را به وابستگی متقابل مردم و دولت بدل کرد. امروز مردم با تمام وجود از حکومت حمایت می کنند و بطور فزاینده ای در ایران وابستگی متقابل دولت به مردم و مردم به دولت افزایش یافته است و دیگر آن روابط خصمانه بین ملت و دولت وجود ندارد.

حفظ این وابستگی با توجه به سطوح گسترۀ فرآیندهای افکار عمومی داخلی و خارجی از یک طرف و فرآیندهای ماموریت های تبلیغی نظام جمهوری اسلامی از طرف دیگر ضامن پیوستگی های رابطۀ دولت و ملت در ایران است و این مسئله باید در سرلوحۀ فعالیت های تبلیغی نهادهای مربوطه قرار گیرد.

با تفاصیل مذکور شورای هماهنگی تبلیغات با توجه به فلسفۀ وجودی، اهداف و وظایف خود در اساسنامه، با دو سطح گسترده از مفهوم افکار عمومی سروکار دارد:

   الف – مفهوم افکار عمومی در گسترۀ ایران

   ب- مفهوم افکار عمومی در گسترۀ جهانی

 141414

همچنین گسترۀ سطوح رابطۀ شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در حوزۀ افکار عمومی که در گراف سادۀ بالا نمایش داده شد ماموریت تبلیغی شورا را به طور طبیعی پردامنه و بسیار متنوع و در یک کلام فنی و تخصصی می سازد. این فرآیندها را نیز می توان در یک گراف ساده دیگر به شکل زیرنشان داد.

 141415

می گویند ماموریت یک سازمان دلیل کلی ضرورت وجود سازمان را روشن می کند. دلیل مورد نظر دلیل بنیادی است که بر همۀ آنهایی که به نحوی با آن سازمان در ارتباط هستند روشن است. اما حقیقت آن است که اهداف، وظایف، ساختارها و مقررات و طرح ها اگر چه در جای خود مهم و ابزارهای مفیدی هستند اما الگوهایی را که مدیران فرهنگی به کمک آن بتوانند در جهت فعالیت های مربوطه به تصمیم گیری بپردازند را در اختیار آنها قرار نمی دهد.

۱۰-شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اگر چه در ظاهر از نظر سازمانی و ساختاری شبیه نهادهای تبلیغی در نظام های سیاسی است اما آنچه این سازمان را از دیگر سازمان های تبلیغی متمایز می سازد مفهوم اسلامی بودن تبلیغات است. در مفهوم تبلیغات اسلامی عناصری وجود دارد که لزوما همۀ سازمان های تبلیغی در نظام های سیاسی تابع آن نیستند. بنابراین هم ابزارهای تبلیغی این نهاد و هم شیوه های تبلیغی آن در مفهوم متعارف می تواند به چالشی جدی برای آن تبدیل شود. برای درک این چالش ها ناچار از ذکر مثالهای عینی هستیم.

۱۱-تمام سازمان های تبلیغی متعارف برای جلب اعتماد مردم از یک طرف و خنثی کردن فعالیت های تبلیغی دشمنان از طرف دیگر از ابزارهای متنوع ترغیب، اقناع، برچسب زدن، شعارهای فریبنده و سایر عملیات روانی و سیاسی مشروع و نامشروع دیگر استفاده می کنند تا در ماموریت های خود سرافراز بیرون آیند. برای این سازمان ها محدودیتی در استفاده از ابزارها، روشها و مفاهیم وجود ندارد در حالی که نهادی که با تعهد به اسلام به کار تبلیغ می پردازد فی البداهه از بسیاری از این ابزارها و روش ها و مفاهیم خود را محروم می کند چون جواز شرعی و اخلاقی استفاده از این ها را ندارد.

شاید بارها شنیده باشیم که متفکران حوزۀ مطالعات اجتماعی، تبلیغات ( پروپاگاندا) را به “تبلیغات سفید”، “تبلیغات خاکستری” و “تبلیغات سیاه” تقسیم می کنند. از نظر آنها تبلیغات سفید تبلیغاتی است که منبع آن مشخص و معین باشد و پیام به گونه ای تنظیم شود که از دقت و وضوح بالایی برخوردار باشد. در تبلیغات سفید ابهامی وجود ندارد هدف تبلیغات سفید بیان حقیقت و واقعیت است. اما تبلیغات خاکستری را تبلیغاتی می دانند که منبع آن واضح و صریح نیست و اطلاعات از دقت لازم برخوردار نمی باشد. کسانی که از این تبلیغات استفاده می کنند آنقدر دو پهلو و مبهم حرف می زنند که شنونده بین مرز خیال و واقعیت قرار می گیرد و نمی داند که چه چیزی واقعی و چه چیزی خیال است. هدف این تبلیغات ایجاد ابهام و دو دلی و تردید و ناتوانی در تصمیم گیری است. اما در تبلیغات سیاه استفاده از هر ابزار و روش و مفهومی مشروع و نامشروعی که در جهت اغراض و منافع باشد مباح شمرده می شود. هدف این تبلیغ منکوب کردن مخالف به هر طریق ممکن است.

۱۲-مهمترین وجوهی که نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را از سایر سازمان های تبلیغی متمایز می سازد همین است که باید بیشتر فعالیت های تبلیغی خود را بر روی “تبلیغات سفید” متمرکز کند و بر اساس این تبلیغات برنامه ریزی و سیاستگذاری نماید. این محدودیت به طور طبیعی توانایی شورا را برای مقابله با ترفندهای دشمنان انقلاب اسلامی که عموما از تبلیغات خاکستری و سیاه برای مبارزه استفاده می کنند محدود می سازد و روش های شورا را برای بسیج احساسات علیه دشمن، حفظ روابط حسنه با متحدین، حفظ دوستی و جلب همکاری های بیطرفان، تضعیف و نابودی روحیۀ دشمن و تقویت نیروهای خودی و از همه مهمتر روشن کردن افکار عمومی بسیار محدود می کند. این محدودیت چالش هایی را به همراه دارد که بطور اجمالی به آن اشاره می شود.

۱۳-اولین چالش بزرگ شورا یک چالش معرفت شناسانه است. یعنی سیاستگذاری بر موضوعاتی که یک پا در حقیقت و پایی دیگر در خیال دارند. موضوع فعالیت شورا همساز کردن نهادها و سازمان ها و همچنین مقابله با سازمان ها و نهادهایی است که کار آنها تمرکز بر افکار عمومی است و همانطوری که گفته شد مفهوم افکار عمومی مفهومی میان خیال و واقعیت است و تمام نهادهایی که در نسبت با افکار عمومی فعالیت می کنند لاجرم در مرز خیال و واقعیت قرار دارند. اگر شورای هماهنگی نتواند این کار ویژۀ تبلیغات را تشخیص دهد و محتوایی را که در اختیار افکار عمومی قرار می دهد به مرز واقیت نزدیک سازد بی تردید به ورطۀ خیال سقوط خواهد کرد و بجای هماهنگی؛ خود عنصر گسست و پراکندگی خواهد شد.

۱۴- دومین چالش بزرگ شورا با توجه به رابطۀ آن با افکار عمومی چالش فرهنگی است. بازنمایی تمایلات افکار عمومی بطور طبیعی شورا را با اخلاقیات، اعتقادات، آداب و رسوم مردم پیوند می زند. شورا وظیفه دارد از نوعی فشار غیر رسمی اجتماعی نسبت به نظام از طریق فعالیت های تبلیغی جلوگیری نماید. این اقدام را امروزه در حوزۀ سیاست کنترل اجتماعی می گویند. همانطوری که شورا وظیفه دارد نوعی فشار رسمی و غیر رسمی را نیز به جریان های معارض داخلی و خارجی از طریق فعالیت های تبلیغی وارد سازد. بنابراین شورا باید با سه قانون متقابل در سیاست متعارف امروزی در داخل و خارج با مهارت کار کند :

الف – قانون عام عرفی و اخلاقی حاکم بر انسانها

ب- قانون الهی

ج – قانون مبهم افکار عمومی یا قانونی که امروزه به نظام های مردم سالار اعتبار می بخشد و جمهوری اسلامی نیز این اعتبار را هم در رفتارهای خود و هم در ساختارهای خود پذیرفته است. زیرا افکار عمومی در جهان معاصر به مثابه راهی است برای سنجش تایید اجتماعی و مقبولیت و یا نفرت و سرزنش اجتماعی یک نظام. اگر شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی نتواند این تایید یا نفرت را در قالب قانون عرفی و قانون اسلامی و باورهای افکار عمومی شناسایی و ساماندهی کند کارویژۀ خود را از دست خواهد داد.

۱۵ – سومین چالش بزرگ شورا درک و تبیین اسلامی مفهوم افکار عمومی و ارادۀ جمعی است. تاکنون کمتر کسی بر اهمیت تبیین این مفهوم در حوزۀ سیاست اسلامی توجه کرده است. با وجودی که ما در تبلیغات خود از این مفهوم بسیار استفاده می کنیم ولی شیوه های اسلامی کار با افکار عمومی را نمی دانیم. متاسفانه اغلب نخبگان سیاسی، دولت مردان و گروه ها و جریان های اسلامی درکی که از این مفهوم دارند همان درک غربی از افکار عمومی است . این درک باعث شده است که از همان ابزار و شیوه هایی برای جلب افکار عمومی استفاده کنیم که غربی ها از آن استفاده می کنند. لذا رنگ و بوی تبلیغات ما برای جلب افکار عمومی با کمال تاسف مبتنی بر تبلیغات خاکستری و تبلیغات سیاه است. شورا باید برای پرهیز از چالش های درک متعاض این مفهوم با فرهنگ اسلامی این مفهوم را در فرهنگ اسلامی تبیین کند. افکار عمومی در راس فعالیت های تبلیغی قرار دارد و به مثابۀ شیوه ای برای همسازی و همسویی و یا واگرایی و گسست با یک نظام پذیرفته شده است. افکار عمومی ممکن است از دید عده ای زیان آور، غیر عقلانی و عموما احساساتی دانسته شود و به ظاهر رابطه ای نیز با خرد و منطق نداشته باشد.ولی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با این افکار روبرو هستیم و برای دوام رابطۀ نظام خود با مردم باید به روش های اسلامی کار با این افکار توجه کنیم. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اگر بر این اصل اساسی واقف نباشد که افکار عمومی با قضاوت های جمعی سروکار دارد که در همه جای جهان لزوما در اختیار مطلق دولت ها نیستند و در بسیاری از نقاط جهان خارج از حیطۀ دولت و تاثیر گذار بر تصمیم گیری های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هستند نمی تواند وظیفۀ خود را بدرستی عملیاتی سازد.

۱۶- افکار عمومی از حیث دسته بندی حوزۀ عمل، قلمروهای مختلفی دارد که شناخت این قلمروها در داخل و خارج یکی دیگر از چالش های اساسی شورا است. مساجد، کتابخانه ها، هیات ها، سازمان ها، اصناف، اقشار اجتماعی، و صدها حوزۀ عمل اجتماعی موضوعات متنوع حوزه های خاص افکار عمومی برای فعالیت های تبلیغی است. آنچه که باعث می شود تا فعالیت های تبلیغی شورا دچار چالش گردد این است که حکم یک حیطه به حیطۀ دیگر تعمیم داده شود و شورا برای تمامی برنامه های تبلیغی خود از چند روش شناخته شده استفاده نماید.

۱۷ – درک استراتژی های تبلیغاتی هر نظام به استیلای اطلاعات آن نظام در سطوح مختلف وابسته است از طرف دیگر مهار کامل تبلیغات دشمن نیز پیوند مستمری با استیلای اطلاعات در چگونگی سیطره در یک پهنۀ گسترده و تسخیر قلب ها و ذهن ها دارد. از بزرگترین چالش های تبلیغی هر نظامی ناتوانی در ایجاد تعادل بین نظام تبلیغی و فرآیندهای کسب اطلاعات است. از مهمترین وظایف شورای هماهنگی تبلیغات برای پرهیز از چالش های استراتژی تبلیغی برقرای تعادل بین این دو کارویژه است. استیلای اطلاعات همانطوری که متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی گفته اند به معنی داشتن یک شیوۀ برتر در ارتباط با تمامی عملیات های احتمالی تبلیغی است. این برتری بیش از آن که ماهیت کمی داشته باشد یک برتری کیفی است. یعنی وقتی دشمن داخلی و خارجی بداند که شما استیلا دارید حتی اگر کاری نیز انجام نشود بسیار مهم است. زیرا به ما کمک می کند که آنچه دوست نداریم اتفاق نیفتد و یا آنچه دوست داریم رخ دهد

۱۸- از دیگر چالش های تبلیغ در حوزۀ افکار عمومی عدم ارتباط میان چگونگی شکل دهی انگیزه ها در داخل و خارج توسط نظام و نقش دیدگاه های دیگران در مورد آرمانها، اعتقادات، توانایی ها و اقدامات ملت ایران است. عدم توجه به دیدگاه دیگران درک واقعی ما را از فضای داخلی و خارجی و اتخاذ روش مناسب تبلیغی دچار چالش می سازد. درست است که ارزش های ما ممکن است با منافع بسیاری از دولت ها، گروه ها و جریان ها همخوانی نداشته باشد ولی این عدم همخوانی نباید باعث آن شود که دیدگاه دیگران پیوسته رصد نگردد.

۱۹- از دیگر چالش های بزرگ فعالیت های تبلیغی شورا بی توجهی به همسازی و هماهنگی میان پوشش های تبلیغی در داخل و پوشش های تبلیغی خارج است. تناقض میان این دو سطح با توجه به دسترسی آزاد مردم به جریان های اطلاعاتی و خبری از طریق فضاهای پیشرفتۀ مجازی، اعتبار نهادهای تبلیغی نظام ما مثل شورا را در داخل بی اعتبار می سازد و چالش های جبران ناپذیری را سر راه اثر گذاری فعالیت های تبلیغی مخصوصا در داخل ایجاد می کند.

۲۰- فعالیت تبلیغی بخشی از تلاش گسترده برای شکل دهی به افکار عمومی است. تکنیک ها، روش ها و استراتژی های مورد استفاده برای تضعیف نیروهای دشمن بی تردید برروی جبهه داخلی نیز موثر است. این تاثیر وقتی در جهت منافع ملی خواهد بود که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بداند که جنگ اطلاعاتی بیشتر در حوزۀ رسانه های عمومی صورت خواهد پذیرفت. وقتی ما در داخل کشور دست تاثیرگذاری در رسانه های عمومی نداریم و این رسانه ها عموما توسط دگر اندیشان هدایت می شود به مراتب در سطوح بین المللی گرفتار چالش های عمیقی خواهیم شد. متاسفانه در کشور ما حتی رسانه هایی که با پول دولت منتشر می شوند به ندرت در دایرۀ تصمیم گیرهای کلان تبلیغی نهاد شورای هماهنگی قرار می گیرند. شورا باید به این تناقض بیندیشد.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد