|
|||||
نقش مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در مهار فتنه ۸۸ .
انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن را باید یکی از پیچیده ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی دانست که به واسطه آن خیلی از ظرفیت ها و واقعیت های جمهوری اسلامی محک خورد و مورد آزمون قرار گرفت. شاید اولین بار بود که گروهها و جریانات سیاسیٍ، شخصیت ها شناخته شده […]
کد خبر : 38296 | 9:22 ق.ظ | ۷ دی , ۱۳۹۸ انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن را باید یکی از پیچیده ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی دانست که به واسطه آن خیلی از ظرفیت ها و واقعیت های جمهوری اسلامی محک خورد و مورد آزمون قرار گرفت.
شاید اولین بار بود که گروهها و جریانات سیاسیٍ، شخصیت ها شناخته شده کشور، رسانه ها و نهادهای مسئول در این انتخابات، توانایی و داشته های خود را در فضای واقعی به دور از رانت های مرسوم مانند جایگاههای حقیقی و حقوقی و سوابق تاریخی و ملاحظات معمول، عرضه و آن چه داشتند را رو کردند.
درچنین بستری بسیاری از واقعیت های مکتوم آشکار شد، باورهای زیادی رنگ باخت و باورهای زیادی از نو ساخته شد و در مواردی تحلیل ها از افراد و گروهها و مجموعه ها،اصلاح و بازسازی و در مواردی تصدیق و تعمیق شد. دراین بین نوع مواجهه و مدیریت رهبر انقلاب با مسئله انتخابات و حوادث بعد از آن، بیش از سایر متغیر ها و مولفه ها، ارزش بررسی و واکاوی دارد. چرا که:
۱) انتخابات و حوادث بعد از آن بستر شناخت بی پرده و شفاف از ویژگی ها و ظرفیت های علمی، راهبردی و مدیریتی ایشان را خصوصا برای نسل جوان که در اثر کم کاری های علاقه مندان و حجاب های ناگزیر موقعیت رسمی رهبری، مکتوم مانده بود، آشکار ساخت.
۲) ظرفیت، کارآمدی و قدرت روزآمدی اندیشه ولایت فقیه در مواجهه با چالش های پیچیده و چند وجهی را در یک تجربه عملی و عینی نشان داد که خود بهترین پاسخ به پرسش ها و چالش های نظری در این باره محسوب می شود.
۳) از رهگذر قرار داشتن رهبر انقلاب در عالی ترین موقعیت رسمی جمهوری اسلامی، قوت پاسخگویی نظام مردم سالاری دینی به نیازها و مسایل مبتلا به فهمیده می گردد و واقعیت پدیده مستحکم و ضد ضربه جمهوری اسلامی پس از سه دهه از ظهور و بروزش درک و تحلیل می گردد.
۴) به دلیل برخی نصاب شکنی ها در انتخابات و پیچیدگی و تازگی داشتن برخی حوادث بعد از انتخابات و مشابهت های محتوایی بین چالش های پدید آمده در این حوادث با چالش های آینده(جنگ نرم)، نوع مدیریت رهبری حالت الگو دارد که می تواند به صورت یک مانیفست مدیریتی سطوح گوناگون نظام را از آن بهره مند کرد.
در یک نگاه کلان می توان این مدیریت را به دو مقطع تا۲۲ خرداد ۸۸(روز انتخابات) و از ۲۲ خرداد تا ۲۲ بهمن ۸۸ تقسیم کرد. الف) تا ۲۲ خرداد ۸۸۱) گفتمانسازی
از ارکان مهم وظایف و مسئولیت های رهبری، صیانت از جهت گیری های اصولی انقلاب و مراقبت از تحریف آنها خصوصا تحریف معنوی ارزش های محوری و مبنایی از یک سو و پیش بردن فضای عمومی کشور در چارچوب نیازها و خواسته های اصلی و واقعی در حرکت آینده کشور است. خصوصا در دل حوادث و رویدادهایی مانند انتخابات و تغییر مراکز قدرت کشور در مجلس و دولت و … که جابجایی ارزش ها و تغییر رویکردها می تواند رخ دهد که در دوره سازندگی و اصلاحات با شدت و ضعف متفاوت رخ داد. عنصر تعیین کننده در حفظ خطوط فکر انقلابی و چارچوب صحیح حرکت آینده در کشور، منوط به داشتن گفتمان جامع و توانایی مقبول سازی آن در سطح آحاد مردم است. چرا که این گفتمان است که به خواست ها، نیازها و اولویت ها شکل می دهد و جهت می بخشد.
شکل گیری فضای عدالت خواهانه و ضد فساد پیش از انتخابات سال ۸۴، محصول گفتمانسازی رهبر انقلاب در سالهای پیش بود. تاکید ایشان بر مسئله عدالت، طرح مسئله مبارزه با فقر و فساد و تبعیض به عنوان اصلاحات واقعی و فرمان ایشان به مبارزه قاطع با مفاسد اقتصادی، فضای گفتمانی را بوجود آورد که عدالت خواهی و ضدیت با فساد را به مطالبات اصلی مردم در سال ۸۴ تبدیل کرد.
در انتخابات سال ۸۸ نیز مقام معظم رهبری دو محور گفتمانی را به موازات یکدیگر پیش می برد یکی موضوع سیرت و صورت انقلاب که بیشتر ناظر به صیانت از اصول و مبنای انقلاب بود و دیگری محور پیشرفت و عدالت توامان در دهه چهارم به عنوان گفتمان آینده ساز کشور بود. اگرچه ایشان برای اولین بار مسئله صورت و سیرت انقلاب را در دیدار مجلس خبرگان به صورت اجمالی بیان کردند اما سخنرانی ایشان در دانشگاه علم و صنعت(۲۴/۹/۱۳۸۷) را باید مبدا چنین گفتمان سازی دانست. در این سخنرانی ایشان جمهوری اسلامی را به دو بعد ساخت حقیقی و ساخت حقوقی تقسیم کردند و صیانت از ساخت حقیقی یا سیرت نظام که جهت گیری های اصولی انقلاب را در بر می گرفت را اساس کار دانستند.
همیشه در دلِ ساخت حقوقی، یک ساخت حقیقی، یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد؛ او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقی در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقی در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایدهای خواهد داشت، نه دوامی خواهد داشت؛ مثل دندانی که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می شکند. آن ساخت حقیقی و واقعی و درونی، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است.
آن ساخت درونی چیست؟ همان آرمانهای جمهوری اسلامی است: عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری و برابری، اخلاق، ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن؛ اینها آن اجزاء ساخت حقیقی و باطنی و درونی نظام جمهوری اسلامی است.
“اگر ما از اخلاق اسلامی دور شدیم، اگر عدالت را فراموش کردیم، شعار عدالت را به انزواء انداختیم، اگر مردمی بودنِ مسئولان کشور را دستکم گرفتیم، اگر مسئولین کشور هم مثل خیلی از مسئولین کشورهای دیگر به مسئولیت به عنوان یک وسیله و یک مرکز ثروت و قدرت نگاه کنند، اگر مسئلهی خدمت و فداکاری برای مردم از ذهنیت و عمل مسئولین کشور حذف شود، اگر مردمی بودن، ساده زیستی، خود را در سطح تودهی مردم قرار دادن، از ذهنیت مسئولین کنار برود و حذف شود؛ پاک شود، اگر ایستادگی در مقابل تجاوزطلبیهای دشمن فراموش شود، اگر رودربایستیها، ضعفهای شخصی، ضعفهای شخصیتی بر روابط سیاسی و بین المللی مسئولین کشور حاکم شود، اگر این مغزهای حقیقی و این بخشهای اصلیِ هویت واقعی جمهوری اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهریِ جمهوری اسلامی خیلی کمکی نمی کند؛ خیلی اثری نمی بخشد و پسوند «اسلامی» بعد از مجلس شورا: مجلس شورای اسلامی؛ دولت جمهوری اسلامی، به تنهائی کاری صورت نمی دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. این، اساس قضیه است. “
بعد از این سخنرانی در اجتماع دانشجویان علم و صنعت (اجتماعات دانشجویی از مهمترین فضاهایی است که ایشان مهمترین مسایل و راهبردی ترین آنها را طرح می نمایند) روح تازه ای در فضای عمومی کشور دمیده شد و توانست در سطح جامعه جریان ساز گردد به طوری که جریانات گوناگون حاضر در انتخابات با جهت گیری های گوناگون تلاش می کردند بیش از یکدیگر خود را وفادار به انقلاب و امام برای مردم معرفی نمایند.
انتخاب دهه چهارم به دهه گفتمان پیشرفت و عدالت نیز محور دیگر این گفتمان سازی بود که مبداء آن سخنرانی اول فروردین ۸۷ در مشهد بود که جهت گیری نظام در دهه آینده را روشن و مشخص می کرد که در سخنرانی های دیگر ایشان در سال ۸۷ نیز مورد توجه ایشان قرار گرفت. ایشان در ابتدای سال ۸۸ نیز به صورت مبسوط تر به این مسئله پرداختند و در دیدار با دانشجویان دانشگاههای کردستان نیز زوایای دیگری از این گفتمان را طرح کردند که در جهت دادن به مطالبات و تقاضاهای اجتماعی نقش آفرین و موثر بود. ۲) مشارکت ۴۰ میلیونی :نصاب شکنی حضور ۴۰ میلیونی و رکورد شکنی مشارکت ۸۵ درصدی در انتخابات دهم ریاست جمهوری که مایه اقتدار نظام و تثبیت مردم سالاری دینی به عنوان یک الگو موفق و کارآمد به شمار می آید، مولفه دیگری است که تدبیر رهبر انقلاب در رقم خوردن این حماسه نقش مهمی داشته است. محورهای اصلی که در شکل گیری مشارکت ۴۰ میلیونی نقش مهمی ایفا کردند:
تاکید مستمر رهبر انقلاب بر مشارکت گسترده مردم به عنوان مسئله اول انتخابات(.تقریباً در همه سخنرانیها). تاکید بر اهمیت اصل انتخابات در تعیین سرنوشت کشور. افشای برنامه و خواست دشمن برای کاهش مشارکت مردم. ترسیم فضای امید و چشم انداز مثبت و رو به جلو برای کشور. ابراز اعتماد به تشخیص و انتخاب مردم. تقویت فضای رقابتی و آزاد در انتخابات. میدان برای همه باز است؛ بیایند در میدان انتخابات خود را بر مردم عرضه کنند. اختیار با مردم است؛ مردم هر جوری که فهمیدند، تشخیص دادند، هشیاری آنها به آنها کمک کرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند کرد. من به مسئولین انتخابات هم سفارش و تأکید می کنم؛ به طور حتم بایستی انتخابات را جوری برگزار کنند که پرشور باشد؛ دست همهی نامزدها باز باشد؛ مردم آزادانه بتوانند انتخاب کنند و انتخابات، سالم و با امانت کامل کامل انشاءاللَّه انجام بگیردوانجام خواهدگرفت. این را هم در باب انتخابات به شما عزیزان و همهی ملت عزیزمان عرض بکنم؛ درباره ی موضع رهبری در مورد انتخابات، گمانه زنی و شایعه و اینها همیشه بوده و خواهد بود. بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است. بنده گاهی از دولت حمایت می کنم، دفاع می کنم؛ بعضی سعی می کنند برای این کار معنای نادرستی جعل و ابداع کنند. نه، من از دولتها همیشه دفاع می کنم؛ منتها اگر دولتی بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس کردم حملات غیر منصفانه ای می شود، بیشتر دفاع می کنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من میگویم باید منصف باشیم. رفتارها را نگاه کنیم؛ این ربطی به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بی انصافی است. حمایت کردن از خدمتگزاران در کشور، وظیفه ای است که هم من دارم، هم همه دارند؛ این مربوط به اعلام موضع انتخاباتی نیست. بنده از هر حرکت خوبی، از هر اقدام خوبی، از هر پیشرفتی، از هر خدمتی به مردم، از هر دلجوئیای از محرومین، از هر ایستادگی ای در مقابل ظلم و استکبار استقبال می کنم و از آن کسی که این کار را کرده است، تشکر و سپاسگزاری می کنم؛ هر دولتی باشد، هر شخصی باشد؛ این وظیفه ی من است.
۳) دادن هشدار وایجاد حساسیت نسبت به تردید افکنی درباره سلامت انتخابات : رهبر انقلاب از مدتها قبل از انتخابات به خصوص در سخنرانی اول فروردین در مشهد، نسبت به زیر سئوال بردن سلامت انتخابات هشدار دادند. بعد از اولین مناظره(احمدی نژاد-موسوی) جریانی که حامی کاندیدای مغلوب مناظره بود، فضایی را شکل داد که می خواست با فشار و لابی و فضا سازی، رقابت انتخاباتی را به سود کاندیدای مورد نظر خود تغییر دهد. اوج این فضاسازی مربوط به نامه آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبر انقلاب است که رسانهای و علنی شد. در پی ناکام ماندن در این کار، در ساعتهای پایانی منتهی به انتخابات، پیامکی به طور گسترده پخش شد که رهبر انقلاب به نامه مذکور پاسخ داده اند که این اقدام نیز با تکذیب دفتر ایشان مواجه شد و بی ثمر ماند.
ب) از ۲۲ خرداد تا ۲۲ بهمن ۸۸ ۱) تحلیل حوادث بعد از انتخابات به عنوان فتنه عمیق: در شرایطی که حوادث بعد از انتخابات کمتر قابل پیش بینی بود و در مجموعه نظام و بدنه وفادار به آن نیز آمادگی های تحلیلی و عملی برای برخورد با آن وجود نداشت، تحلیل حوادث بعد از انتخابات و تبیین فتنه عمیق، نقش مهمی در مواجهه و نیز نوع مواجهه با مسایل بعد از انتخابات داشت.
۱-۱) آفت سنجیدن حق با اشخاص: سابقه و مواضع پیشین جریان فتنه و جایگاه کنونی برخی از آنها در حاکمیت، بطلان مواضع آنها را از صراحت انداخته بود و در واقع حق زیر سایه سابقه و جایگاه آنها در ابهام فرو رفته بود.
۲-۱) آفت عدم تفکیک طرف پیروز انتخابات از اصل انقلاب و نظام برخی حواشی منفی و نقاط ضعف طرف پیروز در قبل از انتخابات مانند(ماجرای مرحوم کردان، مشایی، رحیمی) و نیز برخی گفتارها و رفتارهای آقای احمدی نژاد در مناظره ها که با مظلوم نمایی رقبا همراه شد و به نوعی در جامعه بویژه نخبگان تلقی منفی بوجود آورد موجب شد حق در سایه این مسایل، باابهام و تردید روبرو گردد و افراد و مجموعه ها را برای دفاع از واقعیتها(سلامت انتخابات) در عمل دودل و با تردید مواجه نماید. خصوصا کسانی از اردوگاه اصول گرایان که به هر دلیلی درست و یا نادرست به مخالفان سرسخت احمدی نژاد در انتخابات تبدیل شده بودند و حاضر شدند با مخالفان سنتی و قدیمی خود علیه او ائتلاف نمایند.
۳-۱) آقت جابجا شدن متن و حاشیه و مسایل اصلی نسبت به مسایل فرعی حوادثی مانند حادثه کوی دانشگاه، کهریزک و برخوردهای ناگزیر نیروهای انتظامی نیز به فتنه گونتر شدن مسایل کمک کرد و بسترهای روانی و تبلیغاتی فراوانی بوجود آورد که در سایه آنها مسایل اصلی که حضور ۴۰ میلیونی مردم و نیز اتهام و ظلم نسبت به نظام و مردم بود، در حاشیه قرار گرفت. این حوادث اگرچه در جای خود مهم و قابل بررسی و پیگیری است اما جریان شکست خورده در انتخابات که ادعایش در تقلب در انتخابات، پس از ناتوانی در ارائه مستندات مانند یخی در حال آب شدن بود، مسایل این چنینی را بهترین فرصت برای فرار از پاسخگویی به ادعای خود در مورد سلامت انتخابات دید و اساس فضای تبلیغاتی و جنگ روانی خود را در داحل و حارح بر آن استوار کرد و نظام را در معرض تهمت های بیشر مانه ای مانند تجاوز جنسی قرار داد و تلاش کرد حاشیه را بر متن غالب نماید که متاسفانه باید گفت ضعف بصیرت خواص موجب شد جریان مذکور در این کار تا حد زیادی موفق شود و فتنه را طولانی تر نماید.
۴-۱) آفت غفلت از دشمن و عدم مرزبندی با آن شدت و حدت مسایل بعد از انتخابات و شکل گرفتن منازعات به صورت سنگین در داخل از یک سو و وجود تفکر غلط در جریان فتنه برای استفاده از ظرفیت های دشمن خصوصا ظرفیت های انبوه رسانه ای به نفع خود از دیگر سو موجب غفلت از دشمن و اهدافش شد. این مسئله موفعیت استثنایی در اختیار جریان ضدانقلاب خارح و داخل قرار داد تا با فضاسازیهای گسترده و رسانهای سنگین و دروغگویی، تهمت زنی و ایجاد جنگ روانی شرایط بوجود آمده را مبهم تر و غبار آلودگی واقعیت ها را بیشتر کند.
۲) طرح بصیرت به صورت یک گفتمان و انتخاب راهبرد روشنگری و شفافسازی در برابر فتنه : طرح برجسته و گفتمانی بصیرت به عنوان ضرورت اصلی در مقابله هوشمندانه با فتنه و به متن آوردن راهبرد شفافسازی و روشنگری در کنار سایر اقدامات لازم از یک سو و محور شدن خود رهبر انقلاب در انجام روشنگری و بصیرت افزایی مردم و نخبگان از سوی دیگر، کلید حل مسایل بعد از انتخابات است.
۱-۲) بعد از انتخابات تا خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ در این فاصله زمانی، حفظ جریان غیر پیروز در چارچوب نظام و جلوگیری از شکسته شدن مرزهای قانونی و جمهوریت توسط آنها، محوری ترین رهیافت رهبر معظم انقلاب در این مقطع و محدوده زمانی است.
۲-۲) از مقطع ۲۹ خرداد تا حادثه عاشورا مهمترین رویکرد این مقطع را می توان اتمام حجت حداکثری نظام و رهبری با جریان فتنه برای بازگشت آنها به نظام و جبران خطاها و اشتباهات گذشته دانست. مهمترین مواضع و افدامات در این مقطع عبارتند از:
۳-۲) از حادثه عاشورا تا ۹ دی و ۲۲ بهمن این مقطع را می توان مقطع باز نمایش اقتدار مردمی نظام و انزوای جریان فتنه نام نهاد که از جبهه انقلاب بعداز ۸ ماه رفع مظلومیت شد و حباب توهم جریان فتنه فرو نشست.
۳) تاکید بر فصل الخطاب بودن قانون: از محوریترین تدابیر رهبر انقلاب که در شرایط فتنه حکم تعیین زمین و قاعده بازی را داشت، تاکید بر فصل الخطاب بودن قانون (خصوصاً در سخنرانی نماز جمعه ۲۹ خرداد) و انجام اعتراضات تنهااز مسیر قانون و راههای قانونی و مراجعه به نهادهای قانونی بود. خصوصاً در شرایطی که جریان فتنه گر و برخی خودی های غافل تأکید بر حکمیت و مذاکره و مصالحه و حل و فصل مسئله از راههایی داشتند که مدیریت کار را از دست نظام خارج و فرجام مسئله را نامشخص کرده و بر پیچیدگی فتنه می افزود.۴) بوجود آوردن فضای فعال در جریان انقلاب با تحلیل جنگ نرم از فضای بعد از انتخابات و افشای محورهای اصلی آن : پیش از این بارها رهبر انقلاب نسبت به تهدید نرم در شرایط گوناگون هشدار داده و آنرا تحلیل کرده بودند. از تهاجم فرهنگی در دهه هفتاد تا طرح بازساری شده فروپاشی شوروی سابق در دوره اصلاحات. اما شرایط بعد از انتخابات، فضای عینیتری را برای درک و عمق پیدا کردن جامعه و خواص نسبت به جنگ نرم بوجود آورد که رهبر انقلاب با تمرکز بر آن و افشای زوایا و ابعاد آن در شرایط جدید، در چند دیدار مهم مانند دیدار با شعراء، دانشجویان و اساتید دانشگاه در ماه رمضان و دیدار با خبرگان رهبری و نیز دیدار با بسیج، فضای فعالی را در نیروهای انقلاب خصوصاًبدنه اجتماعی و نخبگانی در مواجهه با حوادث بعد از انتخابات بوجود آوردند و بستر مناسبی نیز برای مواجهه فعال و مهیاتر جامعه و نخبگان با مسئله جنگ نرم در آینده ایجاد کردند.
۵) ناکام گذاشتن استراتژی فشار از پایین و چانه زنی در بالا: محور اصلی حرکت جریان فتنه بعد از انتخابات به عقب راندن نظام در مواضع اصولی آن بود و رهبر انقلاب هدف مرکزی این راهبرد محسوب می شد. ایستادگی رهبری و قاطعیت ایشان علی رغم فشارها، جریان فتنه را در مقاطع گوناگون کاملاً مأیوس کرد.
ج) نتایج مدیریت مقام معظم رهبری در حوادث بعد از انتخابات ۱) اقتدار مردمی و معنوی انقلاب و رهبری: حادثه عظیم ۹ دی و راهپیمایی ۲۲ بهمن پس از ماهها مظلومیت انقلاب و رهبری و جنگ روانی سنگین تبلیغاتی و رسانهای همراه با دروغ و تهمت، توانست سیمای مقتدر نظام اسلامی و پایگاه عظیم مردمی و اعتماد ملت به انقلاب و مقام معظم رهبری را به نمایش بگذارد.
۲) انزوای سیاسی و مردمی جریان فتنه حوادثی مانند هتک حرمت عاشورا و راهپیمایی عظیم و پرابهت ملت ایران در روز ۹دی و خصوصاً راهپیمایی بی سابقه ۲۲ بهمن بعد از ۸ ماه فتنه گری، موجب شد که جریان فتنه و عناصر کلیدی آن در حوزه سیاسی و حاکمیت و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعی و مردمی منزوی و آنها را که می خواستند با ابزار ظرفیتهای اجتماعی مانند تجمع و راهپیمایی، نظام و انقلاب و رهبری را در بین مردم بی اعتبار کنند، در بین ملت ایران بی اعتبار شوند.
۳) انسجام بیشتر بین مردم از یک سو و بین مردم و نظام از سوی دیگر: ایجاد شکاف بین بخشها و طبقات گوناگون مردم و قرار دادن مردم رودروی یکدیگر و نظام و رهبری، از محوریترین اهداف استکبار بود، اما راهپیمایی ۹دی و ۲۲ بهمن که با تنوع حضور اقشار مردم همراه و در مواضع و شعارها به نفع نظام و انقلاب نیز کاملاً یکدست و منسجم بود، نمایش روشنی از انسجام درونی کشور بود.
۴) شکست سنگین ضد انقلاب استکباری و دنباله های داخلی آنها و بالا رفتن ضریب امنیتی کشور: در حوادث بعد از انتخابات، یکبار دیگر استکبار و ضد انقلاب نقاب دار و آشکار داخلی با تمام قوا و توان به میدان آمدند و هر آن چه در اختیار داشتند برای مقابله با جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، روانی و تبلیغاتی و کمکهای مالی و اقتصادی و نرم افزاری بسیج کردند اما شکست سنگینی را تجربه کردند که برایشان قابل تصور نبود. پیروزی نظام در این رویارویی مانند همه پیروزیهای گذشته، ضریب امنیت و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی و تجارب مسئولین و خودآگاهی مردم را بالاتر برد.۵) افزایش جایگاه و موقعیت منطق های و بین المللی جمهوری اسلامی : از جمله موارد آسیب دیده در جریان حوادث بعد از انتخابات، موقعیت منطق های و بین المللی جمهوری اسلامی بود که در راهپیمایی ۹ دی و خصوصاً راهپیمایی بی نظیر ۲۲ بهمن تا حد زیادی ترمیم شد. |
|