چرایی نامگذاری هفته حقوق بشر آمریکایی و اهمیت آن

با این فکر ۵۰میلیون سیاه پوست آفریقایی درطول استعمار غربی ها بعنوان برده به آمریکای شمالی و اروپا برده شده،  به زنجیر اسارت کشیده شده و در خدمت منافع استعماری تا حد مرگ زجر دیدند، کار کردند و بعد کشته شدند، چون بنا به تعریف حقوق بشر آمریکایی،  انسان بد محسوب می‌شدند .

این تفکر موجب شد ۵۰۰ قبیله بومی که در شرق استرالیا زندگی می کردند در طول فقط یک صد سال در آغاز قرن نوزدهم طوری از صفحه روزگار پاک شده که وقتی خبرنگاری به آنجا پا می‌گذارند آثاری از آن همه مردم یافت نمی‌شود. در توجیه این عمل حقوق بشر آمریکایی یک شعار اساسی وجود دارد و آن اینکه هر انسانی حق حیات ندارد.

 حقوق بشر آمریکایی در فلسطین و لبنان به نحو احسن تعریف می شود فقط کافی است کتاب مثلث سرنوشت ساز نوام چامسکی را بخوانی تا مفهوم بشر و بشریت در ذهنت دگرگون شود آنجا که می خوانی چندصد هزار آواره فلسطینی و ساکنین لبنان در حمله اسرائیل به جنوب لبنان چه به طور مستقیم توسط سربازان اسرائیل و چه به طور غیر مستقیم توسط مزدوران لبنانی قتل عام می شوند، از صبرا، شتیلا، دیر یاسین، اردوگاه های فلسطینی،زندان انصار ، سواحل مدیترانه فریاد تشنگی ،فریاد گرسنگی، فریاد مظلومیت ، سرمی دهند و تنها صدایی که می‌شنوند قهقهه مستانه‌ای است ازحلقوم کسی است که به ستاره داود می نازد و به نام سرزمین موعود و مقدس با اسلحه تقدیس می جنگد و خود را مدافع سرسخت حقوق بشر می دانند.

این صدای شارون است که در آفریقای جنوبی آپارتاید ((فلانژیست ها)) می گوید (در جهان سی حکومت دموکراتیک است که اسرائیل و آفریقای جنوبی دوتای آنهاست)درآن نزدیکی در اردوگاه انصار جایی که نزدیک ۱۰۰ هزار انسان بی گناه لبنانی و فلسطینی زندانی است زن مسلمانی به پای سرباز اسرائیلی افتاده و التماس می‌کند تا خبری از عکسی که در دستش دارد بگیرد و سرباز دیگری اسیری را کتک می‌زند و بر سرش فریاد می‌زند که اگر سرزمینی برای خودتان خواهید آن را در کره ماه بسازید.

در منطق حقوق بشر آمریکایی، آزادی مفهوم دیگری دارد اینجا هرآنچه به نفع توست از رسانه ها مطرح می شود اینجا برای کشتن خلق شده‌ای، برای نابودی و ویرانگری، و این صفت تورا یک قهرمان می کند،کسی نمی‌پرسد نوزده هزار لبنانی و فلسطینی رادر جنوب لبنان به چه جرمی کشتند؟؟!!! آنها که بدون سلاح بودند، آنچنان بدون دفاع بودند که اقدام آنها به تعبیر یک روزنامه نگار غربی به شکار گنجشک با توپ، تعبیر می شد در منطق حقوق بشرآمریکایی، بشر علیه حقوق طغیان نموده است، هرچه می خواهد به حقوق تحمیل می کند.بشریت کشته می شود و درکاور حقوق پیچانده و درگورستان قواعد دفع می شود.

مبانی اخلاقی حاکم براین جامعه مدت‌هاست در زیر چرخ توسعه اقتصادی له شده وفریاد بشریت ازظلم و جور،  مدتهاست در لابه لای صداهای گوشخراش کارخانه ها ،هواپیماها،صوت قطارها ،و بوق اتوبوس ها گم شده است. معجزه الهی می‌خواهد تا این تفکر را که نزدیک دویست سال است بر پهنه این کره خاکی سایه افکنده بزداید و کره زمین را از انفجار نجات دهد. کره زمین دیگر برای زندگی بشر نا امن شده است و حق حیات بشریت به خطر افتاده است و انسان اسیر هوا و هوس بر خود طغیان نموده است این طغیان جامه حقوق بشر پوشیده است.

راه نجات بشریت در عصر حاضر،توسل به حقوق بشر اسلامی است خواه ناخواه بشر به این امر مهم که باید راه نجات برای خود از این مخمصه بیابد ،پی می‌برد و آنوقت حقوق بشر اسلامی چون خورشید درخشان همه طالبین  حقیقت را به سوی خود فرا می‌خواند.

در حقوق بشر اسلامی، خدای موسی و فرعون یکی است، موسی برگزیده شده تا فرعون طغیان کرده و ظالم را هدایت کند وآن هم با زبان لئین و آرام ،قصد حضرت موسی نه تصاحب سرزمین مصر است و نه کشتار مصریان بلکه هدایت است.

 در این برهه از تاریخ زندگی بشر آنجا که کرامت و ارزش انسان در اقدامات ضد بشری دولت‌های قدرتمند تحقیر شده است و حیات بشری بواسطه عدم توجه به نیازهای واقعی بشر به خطر افتاده است و اسلام و حقوق بشر بر مبنای آموزه های دینی، راهکار اساسی برای نجات نسل بشر از حوادث آینده می‌باشد.