|
|||||
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
شخصیت استثنایی و ممتاز خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بىنظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مىیابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مىکنیم…. فرازی از […]
کد خبر : 5292 | 10:24 ق.ظ | ۱۰ خرداد , ۱۳۹۹ شخصیت استثنایی و ممتاز خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بىنظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مىیابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مىکنیم….
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸ *محو در ارادهی الهی و تکلیف شرعی شخصیت امام تا حد بسیار زیادى به اهمیت و عظمت آرمانهاى او مربوط مىشد. او با همت بلندى که داشت، هدفهاى بسیار عظیمى را انتخاب مىکرد. تصور این هدفها، براى آدمهاى معمولى دشوار بود و مىپنداشتند آن هدفهاى والا، دستنیافتنى هستند؛ لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگىناپذیرى و استعدادهاى فراوان و تواناییهاى اعجابانگیزى که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار مىافتاد و در سمت هدفهاى مورد نظرش پیش مىرفت و ناگهان همه مىدیدند که آن هدفها محقق شدهاند.
نقطهى اساسى کار او، این بود که در ارادهى الهى و تکلیف شرعى محو مىشد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوهها مىمانست و عمل صالحش با خستگىناپذیرىِ باورنکردنى توأم بود. آنچنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت مىکرد. به همین خاطر، هدفهاى بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قلهها امکانپذیر گردید. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸ *شخصیتی عظیم با جامع صفات شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیاى معصومین، با هیچ شخصیت دیگرى قابل مقایسه نبود. او ودیعهى خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانهى عظمت الهى بود. وقتى انسان او را مىدید، عظمت بزرگان دین را باور مىکرد. ما نمىتوانیم عظمت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، سیّدالشّهداء(ع)، امام صادق(ع) و بقیهى اولیا را حتّى درست تصور کنیم؛ ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند؛ اما وقتى انسان مىدید شخصیتى با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون: ایمان قوى، عقل کامل، داراى حکمت، هوشمندى، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بىاعتنایى به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسى و عبودیت مخلصانه براى خدا، دستنیافتنى است، و مشاهده مىکرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهاى فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکى و تواضع و خاکسارى مىکند و خودش را در مقابل آنها ذرهیى به حساب مىآورد، آنوقت انسان مىفهمید که پیامبران و اولیاى معصومین(ع) چهقدر بزرگ بودند.
فرازی بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸ *فاتح فتح الفتوح در پیامى به مناسبت یکى از فتوحات ارزندهى شما در جبهه فرمودند: فتحالفتوح، عبارت از ساختن اینگونه انسانها و جوانهاست. در حقیقت، فاتح این فتحالفتوح، خود او بود. او بود که این انسانها را ساخت. او بود که این فضا را مهیا کرد. او بود که مسیر را به وجود آورد. او بود که ارزشهاى اسلامى را بعد از انزوا و خمول، دوباره احیا کرد. میراث او، همین ارزشها و همین جمهورى اسلامى است. هر کدام از ما در هر مسؤولیتى که هستیم، عشق و محبت وافرمان را به آن عزیز، باید در حفظ و تداوم ارزشها و نظام جمهورى اسلامى مجسم کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸ *عبد صالح و نیایشگر گریان نیمه شبها شخصیتى آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیاى معصومین(علیهمالسّلام)، به دشوارى مىتوان کسى را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد.
آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهى پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهى آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتى دستنیافتنى، و جایگاه والاى انسانى او، جایگاهى دور از تصور و اساطیرگونه بود. او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ایران و امید روشن همهى مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بندهى خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوى کامل یک مسلمان و نمونهى بارز یک رهبر اسلامى بود. او، به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. او، ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباورى بخشید. و او، صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او، در عصرى که همهى دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مىکردند، نظامى بر اساس دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او، جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطهیى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما، یادگارى فراموشنشدنى و ذخیرهیى بس گرانبهاست. فرازی از پیام به ملت شریف ایران در تجلیل از امام امّت ۱۸/۳/۱۳۶۸ *شخصیت ممتاز شخصیت امام(رحمت الله علیه) با هیچکدام از رهبرهاى دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیا و معصومان(علیهم السّلام) مىتوان مقایسه کرد. او شاگرد و دنبالهروِ آنها بود و به همین خاطر نمىتوان با رهبرهاى سیاسى دنیا مقایسهاش کرد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی ۱۸/۳/۱۳۶۸ *انسانی حکیم و حلیم و آیندهنگر
امام(ره) انسانى بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدمشناس، تیزبین، حلیم، متین و آیندهنگر بود؛ که هرکدام از این صفات، کافى بود که شخصى را در مرتبهیى والا جاى دهد و احترام همگان را جلب کند. متانت و بردبارى و حلم امام بهگونهیى بود که اگر صد نفر در مجلسى سخنانى مىگفتند که او آنها را قبول نداشت، تا لازم نمىدانست، حرفى نمىزد و سکوت مىکرد؛ در صورتى که اگر در حضور آدمهاى معمولى کلمهیى گفته شود که برخلاف عقیدهى آنها باشد، طوفانى در روحشان به وجود مىآید که سریعاً پاسخ بدهند.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی ۸/۳/۱۳۶۸ *امیر بر هویها و خواهشها حقیقتاً براى انسان بزرگ و شخصیت بىنظیرى مثل امام عزیز و بزرگوارمان، جا دارد که برگزیدهترین انسانها و هوشمندترین ذهنها و صافترین و پاکترین دلها و جانها، از احساس تعظیم و تکریم سرشار شوند. فرق است میان شخصیتى که به خاطر مقام و سمت ظاهریش مورد احترام و تجلیل واقع مىشود، و کسى که شخصیت و عظمت و عمق وجود و آراستگیهاى گوناگون او، هر انسان بزرگ و قوى و هوشمندى را به تعظیم و تجلیل و ستایش و تکریم وادار مىکند. امام عزیز ما، از این نوع انسانها بود.
امام(ره)، خصلتهاى گوناگونى داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقى بود. نمىشد حقیقتى را در چشم او واژگونه جلوه داد. داراى ارادهیى پولادین بود و هیچ مانعى نمىتوانست او را از حرکت باز دارد. انسانى بسیار دلرحم و رقیق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا که از خود بىخود مىشد، و چه در هنگام برخورد با نقطههایى از زندگى انسانها که بهطور طبیعى دلها را به عطوفت و رأفت وادار مىکند. انگیزههاى نفسانى، جاذبههاى مادّى، هوىها و هوسها، نمىتوانست به قلهى رفیع وجود باتقواى او دستاندازى کند. او امیر هوىها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حکومت نمىکردند. صبور و بردبار بود و سختترین حوادث در اقیانوس عظیم وجود او، تلاطم ایجاد نمىکرد. *شخصیت درخشنده من قادر نیستم خصلتهاى انسانى و والاى این مرد بزرگ را که مثل خورشید در تاریخ ایران درخشید، توصیف کنم. سالهاى متمادى خدمت امام بودم. از سال ۳۷ با ایشان آشنا شدم و به درس او مىرفتم. در دورههاى مختلف زندگى و در بحرانهایى که پیش مىآمد، رفتار حسابشدهى آن مرد را دیده بودم. این انسان استثنایى، اصلاً از نوع مردم زمان ما نبود. واقعاً نمىتوانم خصلتها و خصوصیات این مرد بزرگ را توصیف کنم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نمایندهی امام در ارتش، وزیر دفاع و … ۱۸/۳/۱۳۶۸ *عابد و مخلص نکتهى اصلى این است که اگر در مجموعهى ذىقیمتى که شخصیت معنوى امام(ره) را تشکیل داده بود، عنصر عبودیت و اخلاص وجود نمىداشت، او به این موفقیتها نمىرسید. بنابراین، کارهاى انجام شده، خیلى عظیمتر از آن است که شخصیتى با همهى آن خصوصیات منهاى ارتباط با خدا بتواند آن کارها را انجام دهد.
امام که توانست این حرکت عظیم را در دنیا به وجود آورد، به خاطر آن بود که با خدا ارتباط داشت و در این راه ملاحظهى هیچ چیزى را نمىکرد. امروز که او در میان ما نیست، سیل اعترافها و تعریفها سرازیر شده است و همهى دنیا به اقدام عظیم او که اقیانوس انسانها را به حرکت درآورد، معترفند. این کار بزرگ، تنها در سایهى قاطعیت و اراده و هوش و شجاعت و تیزبینى و آیندهنگرى به وجود نیامد؛ این خصلتها قادر نبودند این طوفان عظیم را پیش آورند؛ عنصر اصلى، ارتباط با خدا و کمک خواستن از او بود که نام امام(ره) و کار او را در تاریخ جاودانه کرد. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جهادگران جهاد سازندگی ۲۰/۳/۱۳۶۸ *شخصی ممتاز و جامع صفات رهبر کبیر عزیز و امام فقید بزرگوار ما، چهرهى درخشانى در عالم بود و حقیقتاً مثل او را نه در این زمان و نه در زمانهاى گذشته نداشتیم و در میان چهرههاى معروف عالم – بعد از انبیا و اولیا(علیهمالسّلام) – شخصیتى با این عظمت و خصوصیات مثبت و جامعالابعاد و جامعالاطراف سراغ نداریم. من عقیدهى قاطع دارم که اگر این بزرگوار همهى آن خصوصیات مثبت چون: علم و قاطعیت و هوش و شجاعت و اراده را دارا بود، ولى اخلاص و ارتباط با خدا و تنزه از شرک – به معناى تجنب از اهواى خود و دیگران – را نمىداشت، به این توفیقات دست نمىیافت. این توفیقات بزرگ در زمانى به وجود آمد که تمام نشانهها حکایت از انزواى دین و کهنه شدن و فرسوده شدن آن و روآمدن تفکرات و اخلاق و شیوههاى مادّى و حاکمیت هوسهاى
شیطانى و بشرى در دنیا داشت. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸ *راز موفقیت اخلاص و اتصال به خدا به اعتقاد من، مهمترین و تعیینکنندهترین راز موفقیت او، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ایشان توانست معناى «ایّاک نستعین» را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهى متصل شود. وقتى یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودى، خودش را به اقیانوس بىپایانى وصل مىکند، دیگر هیچ عاملى وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید. اگر هر انسانى همین کار را بکند، همانگونه خواهد شد. البته انسانها به آسانى نمىتوانند این کار را بکنند؛ ولى ایشان توانست و کرد. ما باید به قدر وسع خودمان تلاش کنیم. بزرگان در قلهها ایستادند، ما نیز از دامنهها حرکت کنیم و به آن سمت پیش برویم؛ هرچند به آن قلهها هم دست پیدا نکنیم؛ ولى بههرحال حرکت و رفتن، فریضه و وظیفهى همهى ماست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸ *عابد و مخلص عامل موفقیت رهبر عظیمالشأن ما – آن امام استثنایى و بىنظیر – این بود که توانست اقیانوس عظیمى را اینطور به حرکت درآورد و میلیونها انسان را خدایى کند و راه اسلام را، راه زندگى قرار دهد و اسلامى را که همهى قدرتهاى دنیا علیه او بسیج شده بودند، عزیز کند و معنویت و ارزشهاى منزوىشدهى معنوى را دوباره احیا نماید.
او چون مرد خدا بود و براى خود کار نمىکرد، خدا نیز بندهى صالحش را هدایت کرد و به دل و ذهن او صفا و روشنىیى بخشید، تا راه را پیدا کند. به او جرأت و شهامت داد، تا در مقابل دنیایى از دشمن بایستد؛ و با دل او انس گرفت، تا از روگردانى انسانها در روزگار غربت، وحشت نکند. یک روزى امام ما مثل نوح و ابراهیم(علیهماالسّلام)، در غربت و تنهایى و اقلیت بود؛ اما از تنهایى و تهدید نترسید و خدا را از همهى خلایق بزرگتر شمرد. برادران و خواهران! شما که بندگان مؤمن خدا هستید و به خاطر او قیام و حرکت و اقدام کردید و شعار دادید و تصمیم گرفتید جبهه را پُر کنید و شهید دادید و در راه خدا انفاق کردید و تنهاى خود را به زحمت انداختید، بدانید که راز اصلى این است که باید با تکیه بر خدا، به دنبال اهداف الهى حرکت کنید. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از مردم استان همدان و ساری و ساوه ۵/۴/۱۳۶۸ *امام ، علمدار اسلام ناب امروز هم در دنیا اسلامى که با ظلم و زورگویى درافتد و چپاولگرى و فساد را محکوم کند، وجود دارد. این اسلام باید در انتظار دشمنى ابرقدرتها و امریکا و صهیونیستها و کمپانیهاى غارتگر عالم و سلاطین فاسد و رؤساى مفسد امروز دنیا باشد.
روزى که ما پشت سر امام عزیز و علمدار اسلام ناب، شعارهاى اسلام واقعى را مطرح مىکردیم، مىدانستیم که دشمنها و قدرتها و ابرقدرتها در مقابل ما صفآرایى مىکنند. در صدر اسلام هم همینگونه بود. آن روزى که یهودیها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینهى پیامبر را محاصره کردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعى گفتند: «هذا ما وعدنااللَّه و رسوله»؛ این، چیز تازهیى نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد. بنابراین، آنها چون صدق وعدهى الهى را دیدند، ایمانشان قویتر شد. هرجا که اسلام واقعى آشکار شد، اگرچه قدرتهاى خبیث و پلید در مقابل آن صفآرایى کردند، اما انسانهاى پاک و دلهاى مطهر و روحهاى صاف و فطرتهاى پاک و ناآلوده، با همهى توان و وجود از آن حمایت کردند. چرا ده میلیون انسان عزادار در ایام رحلت امام(ره) گرد پیکر مطهر آن بزرگوار جمع شدند و آنگونه بر سر و سینهى خود مىزدند؟ چرا صدها میلیون مسلمان در سرتاسر عالم، به خاطر درگذشت یک انسان، اینطور عزادار و داغدار شدند؟ محبوبیت امام ما به خاطر چه بود؟ جواب، یک کلمه است: به خاطر اسلام. خود آن بزرگوار این نکته را به ما یاد داد و خود او به ما فهماند و تأکید کرد که به خاطر اسلام، خدا دلها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد. آن چیزى که به پاها و دلهاى شما قوّت داد، تا بتوانید راههاى طولانى را طى کنید و به اینجا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع مىکند و نیرویى عظیم و شکستناپذیر به وجود مىآورد. راز اصلى همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون و مسئولان و مردم استانهای فارس، هرمزگان، شهرهای قزوی، تاکستان و …. ۲۱/۴/۱۳۶۸ *دشمن شناسی، دوست شناسی امام خصوصیات ممتاز فردى خیلى داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که به خصوصیات فردى یک انسان – هرچه هم بالا – متکى باشد. شجاعت و آگاهى و عقل و تدبیر و دوراندیشى امام بسیار ممتاز بود – در اینها هیچ شکى نیست – اما توفیقاتى که آن بزرگوار به دست آورد، خیلى بالاتر از این است که به شجاعت و عقل و تدبیر و آیندهنگرى زیاد یک انسان متکى باشد.
آن توفیقها از جاى دیگر نشأت مىگرفت، که در درجهى اول از اخلاص او ناشى مىشد؛ «مخلصین له الدّین». مخلص خدا بود و کار را فقط براى او – ولاغیر – انجام مىداد. لذا اگر همهى دنیا هم در مقابل او قرار مىگرفتند و از او چیزى مىخواستند که مورد رضاى خدا نبود، انجام نمىداد. در درجهى دوم، توکل و حسن ظن به خدا داشت. هیچ کارى در نظر او خارج از قدرت الهى نبود. کارهاى بزرگ، حرکتهاى عظیم، کندن کوههاى راسخ و جبال راسیات براى او میسور بود؛ چون عقیده داشت که به خدا متکى است و خدا او را کمک مىکند؛ و چون به خدا توکل داشت، لذا با حسن ظن مىنگریست. امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود، و آن عبارت بود از: دشمنشناسى و دوستشناسى. در شناخت دشمنها و دوستها اشتباه نکرد. از اول دشمنها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم در مقابلشان ایستاد، و نیز از اول دوستها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم از دوستى آنها منتفع شد. فرازی از خطبههای نماز جمعه ۲۳/۴/۱۳۶۸ *ذات ممتاز و تربیت شده مکرراً در طول این چند سال فکر مىکردم و به ذهنم مىرسید که بخش مهمى از پیروزیهاى ما، ناشى از روحیات شخص امام(رحمت الله علیه) است. یعنى آن بزرگوار، علاوه بر این که حقاً و انصافاً یک ذات ممتاز و تربیت شده و ریاضت کشیده و روى خود کار کرده بود – همهى کسانى که از قدیم ایشان را مىشناختند، این نکته را تصدیق مىکنند – اما احساس مىکردیم که در همین دوران انقلاب هم، ایشان در درون خود متوقف نبودند و مثل اولیاى خدا و وجود مقدس پیامبر و ائمه – که دایماً در حال پیشرفت و تحول و تکامل بودند – سیر پیشرفت و تکامل را طى مىکردند.
لحظهى بعثت رسولاکرم(ص)، مثل لحظهى رحلتشان نبود. در این بیستوسه سال، ایشان خیلى پیشرفتها و ترقیات داشتند که براى ما افراد عادى، دهشتانگیز است. مؤمن اینگونه است و لحظه به لحظه در حال پیشرفت مىباشد. امام(ره) نیز عیناً همینطور بودند و ما آن را – مخصوصاً در مواقع خاص – احساس مىکردیم. مثلاً در ماه رمضان، ایشان معمولاً هیچ ملاقاتى نداشتند و بیشتر به خودشان مىپرداختند. بعد از ماه رمضان که انسان با ایشان ملاقات مىکرد، محسوس بود که نورانیتر و معنویتر شدهاند. یقیناً بسیارى از موفقیتهاى انقلاب و این ملت، ناشى از همان کانون جوشان منوّر بود. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از علما، ائمهی جمعه و نهادهای انقلابی، … ۲۶/۷/۱۳۶۸ *لطافت و روح عرفانی هویت هنرى امام، بعد از رحلتشان براى همه آشکار شد. شاید خیلیها اصلاً نمىدانستند که امام اهل شعر یا شاعر است؛ آنهم شعر با این مایه از لطافت عرفانى وآن سوخته حالىِ مخصوص یک انسان عارف دلباخته. این بزرگوار، با آن روح عرفانى، همان کسى است که صدایش قویترین صداها علیه استکبار جهانى بود. یعنى لطافت روحى با قوّت ارادهى آنچنانى همراه مىشود و بزرگترین کارهاى روزگار ما را انجام مىدهد.
واقعاً تشکیل جمهورى اسلامى، فقط تشکیل یک حکومت جدید و از بین بردن یک حکومت قدیم نبود؛ کار خیلى مشکلتر از این بود. در دنیایى که همه چیز در جهت مادّیت است و شاید حدود دویست سال است که بهطور برنامهریزى شده، علیه ادیان و بخصوص علیه اسلام کار مىشود، تأسیس حکومت اسلامى در یکى از حساسترین نقاط دنیا، واقعاً کار معجزهآسایى بود. آن بزرگوار، با قوّت ارادهى خودش توانست همهى نیروهاى عظیم مردمى را بهکار گیرد و این معجزه را به کمک پروردگار تحقق ببخشد. خیلى مهم است که آن روح لطیف، در طول سالهاى متمادى مبارزه – که مشکلات فراوانى به همراه داشت – با قوّت اراده و استقامت در راه، یک سر مو به چپ و راست نرفت. بهنظر من، ایشان براى همهى ما و شما بهعنوان هنرمندان متعهد و مؤمن و براى هر قشرى به عناوین مختلف، الگو هستند و بایستى از ایشان تعلیم گرفت. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شعرا، قصهنویسان، فیلمسازان و … ۲۱/۸/۱۳۶۸ *مرد استغاثه و مناجات و دعا اعتقادم این است که اگر امامِ بزرگوارِ بىنظیرِ ما – که واقعاً در میان مردم این زمان، نظیرى براى ایشان نمىشناسیم و بعد از ائمهى هدى و اولیاءاللَّه(علیهمالسّلام) نظیر ایشان را بسیار کم سراغ داریم – با این مفاهیم مأنوس نبود و با مناجات و دعا سروکار نداشت و اهل تضرع و استغفار و استغاثه و گریه و توسل نبود، بسیار بعید بود که خداى متعال این همه توفیق را به ایشان ارزانى بدارد. موفقیتهاى این بزرگوار، بهمیزان زیادى مرهون همین ارتباط با خدا و باز بودن راه دلِ او با درگاه الهى و استغاثه و مناجات و دعا بود. انسان، پیشرفت لحظه به لحظهى این مرد معنوى و الهى را در طى سالهاى اخیر احساس مىکرد. هر ماه رمضانى که بر این بزرگوار مىگذشت، انسان مىدید که نورانیتر شده و خداى متعال او را هدایت مىکردهاست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از پاسداران ۱۰/۱۲/۱۳۶۸ *سیر دائمی به سوی کمال این امامى که شماها و دنیا را اینطور دلباخته کرد – دلباختگى هم نبود، دلها را از جا کند؛ همچنانکه دنیا را زیرورو کرد – راز کارش در یک کلمه بود. مشکل من و امثال من هم این است که این کلمه را درست بفهمیم و بتوانیم عمل کنیم. گفتنش به زبان آسان است؛ عمل کردنش سخت است. آن کلمهیى که ماها شاید حتّى درست نتوانیم آن را بفهمیم، او بدان عمل کرده بود. آن کلمه، عبارت از سیر دایمى به سوى کمال بود. شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهى رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد. نخیر، امام خیلى جلو رفته بود، خیلى پیشرفت کرده بود، خیلى بالا رفته بود.
درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمىتوانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه مىکند، اوج آن باز بلندپرواز را مىبیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهى که خدمت امام مىرسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبهروز جلوتر مىرفت و خودش را کاملتر مىکرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوى یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنى فریب خورده، سرکلاهرفته. و کسى که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنى طرد شده است. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و جمعی از سپاهیان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی … ۲۹/۱۱/۱۳۶۹ *راز توفیقات پیوسته امام عظیمالشأن که فجر انقلاب اسلامى را در دل تاریکیهاى مادّیت و فساد و ظلم و فسق کنونى جهان به درخشش آورد، شاگرد صادق و مؤمن و مخلص مکتب نبوى بود؛ و این بود سرّ توفیقات پیوسته و محیرالعقول او در برانگیختن مردم و در هراس افکندن به دل ظالمان و جهانخواران و در پیروزیش در صحنههاى گوناگون.
فرازی از پیام مقام معظم رهبری به کنفرانس اندیشهی اسلامی ۱۵/۱۱/۱۳۷۰ *رهبر و زمامدار، زاهد و عارف آنچه که در دوره بعد از تشکیل نظام اسلامى، از ابعاد وجودى امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلاً دیده شده بود. در این دوران، امام – این شخصیت برجسته و ممتاز – در دو بُعد و دو چهره مشاهده مىشود: در دوران حکومت، یک چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهره یک زاهد و عارف. ترکیب این دو با هم، از آن کارهایى است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبرى مثل پیامبر خاتم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم انسان نمىتواند دیگر پیدا کند. اینها حقایقى است که ملت ایران در طول سالهاى متمادى آنها را لمس کرده؛ ما هم که از نزدیک شاهدش بودیم و دیدیم. تربیت اسلامى و قرآنى این است. امام به چنین چیزى همه را دعوت مىکرد؛ نظام اسلامى را براى تربیت انسانهایى از این قبیل مىخواست و مىپسندید؛ همانطور که خود او مظهر اعلاى آن بود. در چهره یک حاکم و زمامدار و رهبر، امامِ بزرگوار مردى هوشیار، باشهامت، باتدبیر، باابتکار و دریادل بود. امواج سهمگین در مقابل او چیز کماهمیتى محسوب مىشدند. هیچ حادثه سنگینى نبود که بتواند او را شکست دهد و او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار کند…
امام در موضع یک انسان مقتدر و یک انسان بااراده بود؛ انسانى که اگر جنگ پیش بیاید، مىتواند تصمیم بگیرد؛ اگر صلح هم باشد، مىتواند تصمیم بگیرد. براى اداره یک کشور و براى مواجهه با دشمنان، مىتواند تصمیمگیرى کند. اما همین انسان، در چهره زندگى شخصى و خصوصى خود، یک انسان زاهد و عارف و منقطع از دنیاست. البته منظور، دنیاى بد است؛ همان چیزى که خود او مىگفت دنیاى بد، آن چیزى است که در درون شماست. این ظواهر طبیعت – زمین و درخت و آسمان و اختراعات و امثال اینها – دنیاى بد نیست. اینها نعمتهاى خداست؛ باید اینها را آباد کرد. دنیاى بد، آن خودخواهى، آن افزونطلبى و آن احساس تعلّقى است که در درون انسان است. امام از این دنیاى بد بهکلّى منقطع بود. فرازی از خطبه نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۷۸ *دارای دو خصوصیت صبر و یقین مایلم عرایض خود را با آیهاى از قرآن آغاز کنم که امام بزرگوار ما مصداق آن بود. در سوره مبارکه سجده، خداى متعال ضمن بیان حالات ملتها و اقوام و انسانهاى مبارز و پر تلاشِ مؤمن، این تعبیر را مىفرماید: «و جعلنا منهم أئمّه یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون»؛ کسانىکه دو خصوصیت و دو امتیاز را در خود بهوجود آوردند، به این موهبت بزرگ سرافراز شدند که خداى متعال زمام هدایت مجموعههاى انسانى را به آنها سپرد. آن دو خصوصیت، یکى صبر و دیگرى یقین؛ «لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون». یقین، همان ایمان آگاهانه و روشنبینانه است که وسوسهها نمىتواند آن را در دل انسان، سستبنیاد کند. صبر، خصوصیتى است که به یک انسان بزرگ این امکان را مىدهد که در راه آرمانهایى که آگاهانه و روشنبینانه انتخاب کرده است، به هنگام مواجهه با مشکلات، خود و راه خود را گم نکند؛ هدف را فراموش نکند و منصرف نشود. همه پیغمبران، همه هدایتگران و همه کسانىکه توانستهاند در مسیر تاریخِ بشر یک اثر ماندگار و تحسین برانگیز از خود به جا بگذارند،…. امام راحل ما، این تجدید کننده حیات اسلام در میان ملّت ما و امّت اسلامى، از این دو خصوصیت برخوردار بود.
امروز بعد از چهل سال که از واقعه پانزدهم خرداد مىگذرد، شما ملاحظه مىکنید که نهضت مظلوم امام، دنیاى اسلام را فراگرفته است. یک روز در همین شهر تهران و در قم، مثل امروز و فردا، کسانى مظلومانه جان باختند؛ چون نام اسلام را به پیروى از امام بزرگوار فریاد مىکردند؛ چون با سلطه بیگانه بر این کشور و با استثمار منابع حیاتى این کشور به وسیله بیگانگان مخالف بودند. آن روز هر کس به این صحنه نگاه مىکرد، شاید گمان مىبرد که این سخن و این فریاد به پایان رسیده است. امام را با قساوتِ هرچه تمامتر دستگیر و از خانهاش ربودند؛ مردم را با وحشیگرىِ هرچه بیشتر سرکوب کردند؛ اما این فکر با الهام از همین قاعده بزرگ الهى – یعنى توأم شدن صبر و یقین – راه خود را ادامه داد. امام پانزده سال مبارزه کرد و به برکت همان ایمانِ آگاهانه توانست ملت ایران را یکپارچه به صحنه رویارویى با استبداد داخلى و استکبار بینالمللى بکشاند. وقتى ملت در معرکهاى پاى خود را وسط گذاشت، پیروزى در آن معرکه حتمى است. فرق امام بزرگوار ما و دیگر مصلحان تاریخ اسلام در یکى دو قرن اخیر همین بود. امام وارد صحنه شد، وسط میدان آمد، میان مردم بود، با مردم حرف زد، اصول خود را براى مردم تبیین کرد و آنها را به ایمان روشنبینانه و آگاهانهاى مثل ایمان خود رساند؛ آنگاه ایمان و انگیزه مردم و تعالیم اسلام، معرکه را به سود حقّ و حقیقت تمام کرد. دیگران نمىتوانستند و نتوانستند این مرحله دشوار را پیش ببرند؛ اما امام توانست. ملت ایران به این اصول اعتقاد پیدا کرد، ایمان آورد و در راه آن به مجاهدت پرداخت. نتیجه این شد که اوّلاً نظام اسلامى علىرغم همه کارشکنیها و دشمنیها به پیروزى رسید و روزبهروز تا امروز ریشهدارتر شد و ثانیاً فکر تحقّق و حیات دوباره اسلام و نجات امّت اسلامى از ظلم و استکبار قدرتهاى مستکبر، در مرزهاى این کشور محدود نماند فرازی از بیانات رهبر مقام معظم رهبری در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره)۱۴/۳/۱۳۸۲ *برخورداری از روحیه حسینی در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالى علیه، پس از پیروزى انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدى از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنى همان برخوردارى از روحیه حسینى.
جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، براى امام خیلى عزیز بود. امام بزرگوار، گاهى براى انسانى که رنج مىبُرد، اشک مىریخت و یا در چشمانش اشک جمع مىشد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانى رحیم و عطوف، داراى دلى سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایى، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقبنشینى نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمىشود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگى است که دشمن احساس کند عنصرى چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمىشود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کارى کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمىشود خارج کرد؛ تهدید نمىشود کرد؛ با فشار و با تهدیدهاى عملى هم نمىشود او را از راه خود منصرف کرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبیق دهند… فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع پر شکوه زائران مرقد امام خمینی (ره)۱۴/۳/۱۳۷۵ خصوصیات و ویژگی راه حضرت امام خمینی(ره آرمانهاى بزرگى که امام(ره) بیان مىکردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانى، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقى و نه غربى»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقى و همهجانبهى ملت – خودکفایى به معناى کامل – پافشارى فراوان و تمامنشدنى بر حفظ اصول دینى و شرع و فقه اسلامى، ایجاد وحدت و همبستگى، توجه به ملتهاى مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهاى اسلامى و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى جهانى، ایجاد قسط و عدل در جامعهى اسلامى، حمایت بىدریغ و همیشگى از مستضعفان و محرومان و قشرهاى پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همهى ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر، هیئت وزیران ۱۷/۳/۱۳۶۸ *مشخصات عصر امام خمینی(ره امام کبیر ما عصر جدیدى را آغاز کرد، و امروز که دلها و جانهامان لبالب از حسرت فقدان آن عزیز بىهمتاى امت اسلامى است، بزرگترین وظیفهى ما این است که مشخصات عصرى را که امام(ره) آغاز کردند و ملت را درفضاى آن قرار دادند و به جهان اعلام فرمودند، بدانیم و این مشخصهها را حفظ کنیم. عزادارى واقعى وقتى است که ما به این فریضه عمل کنیم.
عصرى که امام بزرگ و عظیمالشأن ما آغاز کردند، مشخصههایى دارد که عمدهى آنها عبارت است از: ایجاد روح عزت و استقلال و استغنا و اعتماد به نفس براى ملتى که در طول سالیان متمادى سعى شده بود این روحیات از او گرفته شود و دیگران بر سرنوشت او تسلط پیدا کنند…. مشخصهى دیگر عصرى که امام موجد آن بودند، عبارت است از گرایش و احترام به ارزشهاى انسانى و عدالت و حریت و آراى مردم. همان شخصیت باعظمت که امروز مردم دنیا و دشمنان او نیز به عظمتش اعتراف مىکنند، مىگفت: اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر است از اینکه به من رهبر بگویند. راست مىگفت و تعارف و تظاهر نمىکرد. او تا آن اندازه براى مردم احترام قایل بود که خود را خدمتگزار آنها بداند. ما مثل این نمونه را در دنیا و تاریخ سراغ نداریم. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان، نمایندگان ولی فقیه و … ۲۸/۳/۱۳۶۸ *ترسیم خط امام خطى که امام براى انقلاب ترسیم کردند و ده سال است که ملت ایران بر اساس آن حرکت مىکند، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از محرومان و مستضعفان در سراسر عالم است. خط و راهى است که ملت ایران را در دنیا، به صورت یک ملت زنده و سرافراز و مستقلترین و زندهترین و فعالترین ملتهاى دنیا درآورده و ما را از حالت ملت عقبافتادهى وابستهى مرده، خارج ساخته است. خطى است که ایمان و محبت و عشق مردم به اسلام را برانگیخته و آنها را در این راه، به فداکاریهاى اعجابانگیز و بىنظیر واداشته است. این خط، زندگى و همهى هستى و هویت ملى و انقلابى ماست و به فضل پروردگار این خط، با قاطعیت و قدرت و امید و با همان روحیهیى که امام در طول دوران نهضت و انقلاب، عملاً به ما تعلیم دادند، به پیش خواهد رفت. ما براى تحکیم راه امام و انقلاب و فداکارى و تلاش و کوشش شبانهروزى، آمادهایم. جانها و خونهاى ما، فداى این راه و خط است. سعادت ما در این است که زندگى خود را در این راه بگذرانیم. در این، هیچ تردیدى نیست…
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری ۱۲/۵/۱۳۶۸ *هدایتگر اصلی راهى را که ما در طول این یازده سال پشت سر امام طى کردیم، راهى نبود که به طور طبیعى و بدون هدایت و حمایت و کمک الهى بتوانیم آن را طى کنیم. از پیچ و خمهاى عجیبى عبور کردیم و به برکت رهبرى امام(رحمت الله علیه)، فراز و نشیبهاى عجیبى را پشت سرگذاشتیم و این نبود مگر آن که هدایت الهى ما را کمک مىکرد.
عقیدهى خود ایشان هم همین بود و من از ایشان این حرف را شنیده بودم که مىگفتند: «من از اول انقلاب، احساس مىکنم دست هدایتى ما را کمک مىکند و پیش مىبرد و راهها را در مقابل ما باز مىکند». حقیقت هم همین بود و خداى متعال این هدایت را در مقابل مجاهدت و خلوص و صفا و نورانیّت، ارزانى مىدارد. هدایت الهى، به انسانهاى غافل نمىرسد. این که در همین مناجات شعبانیه مىفرماید: «و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک»، این نورانى کردن چشم دل و روشن کردن حقایق براى دل بیدار و چشم بصیر مؤمن، رایگان به دست نمىآید و بدون مجاهدت و تلاش و ارتباط با خدا، امکان ندارد تحقق پیدا کند. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از پاسداران در سالروز میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار ۱۰/۱۲/۱۳۶۸ *دوران دهساله حیات امام الگوی حیات جامعهی انقلابی سخن آن است که دوران دهسالهى حیات مبارک امام خمینى (رحمت الله علیه)، الگو و نمونهى حیات جامعهى انقلابى ماست و خطوط اصلى انقلاب، همان است که امام ترسیم فرموده است. دشمنان خامطمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینى، دوران جدید با مشخصاتى متمایز از دوران امام خمینى (قدّسسرّه) آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خمینى، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب، و راه او راه این انقلاب، و اهداف او اهداف این انقلاب است. امت امام و شاگردان او که از سرچشمهى فیاض آن موجود ملکوتى سیراب شده و عزت و کرامت اسلامى و انسانى خود را در آن جستهاند، اکنون شاهد آنند که ملتهاى دیگر، حتّى ملتهاى غیرمسلمان، نسخهى تعالیم انقلابى آن قائد عظیم را مایهى نجات خود دانسته و آزادى و عزت خویش را در آن یافتهاند. امروز به برکت نهضت آن یگانهى دوران، مسلمانان در همهجا بیدار شدهاند و کاخ امپراتوریهاى سلطهى ظالمانه، رو به ویرانى نهاده است. ملتها ارزش قیام ملى را دریافته و غلبهى خون بر شمشیر را تجربه مىکنند و همه در همهجا، چشم به ملت مقاوم ونستوه ایران دوختهاند.
فرازی از پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) ۱۰/۳/۱۳۶۹ *عناصر اصلی در پایهگذاری جمهوری اسلامی نکته اول –که اصلی ترین عنصر تشکیل دهنده ی نظام است –عبارت است از اسلام گرایی وتکیه برمبانی مستحکم اسلامی وقرآنی….
امام بر روى اسلام تکیه کرد؛ به اسم اسلام قانع نشد؛ بر این اصرار ورزید که باید قوانین اسلامى در تمام گوشه و کنار دستگاههاى دولتى و حکومتى حاکم شود. البته این کار، یک کار بلندمدّت بود. امام هم این را مىدانست که در کوتاهمدّت، این مقصود تحقّق پیدا نمىکند؛ اما راه را باز کرد و حرکت را شروع نمود و جهت را نشان داد و همه فهمیدند که باید به معناى حقیقى کلمه به سمت احکام و تعالیم اسلام و ساخت اسلامى براى نظام و جامعه حرکت کنند تا بتوانند عدالت را تأمین، فقر را برطرف و فساد را ریشهکن کنند؛ تا بتوانند دردهاى مزمنى را که بر این ملت تحمیل شده است، جبران کنند… عنصر دومى که امام به آن حدّاکثر توجّه را کرد، عنصر «مردم» بود… به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر مردمدر نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجه دقیق …قرار داد۰ عرصه اول عرصه اول عرصه تکیه ی نظام به ارای مردم است …. عرصه دوم عرصه تکلیف مسئولان در قبال مردم است … عرصه سوم – که باز بر محور مردم حرکت مىکند – عبارت است از بهرهبردارى از فکر و عمل مردم در راه اعتلاى کشور؛ یعنى استعدادها را شکوفا کردن و معطل نگذاشتن… عرصه چهارم درخصوص توجه امام به مردم عبارت است از لزوم آگاه سازی دائمی مردم… عنصر سومى که براى امام اهمیت داشت، نظم و قانون بود. لذا حتّى قبل از آنکه انقلاب به پیروزى برسد، امام دولت معیّن کرد. عنصر اساسى چهارم که امام آن را در پایههاى نظام جمهورى اسلامى کار گذاشت – و بحمداللَّه مایه ماندگارى نظام شد – مسأله دشمنستیزى و سلطهستیزى است. امام یک لحظه نه خود از کید و مکر و حیله دشمن غفلت کرد و نه گذاشت که مسؤولان غفلت کنند. فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع زائران مرقد امام خمینی(ره) ۱۴/۳/۱۳۸۰ *هنر بزرگ امام(ره آن نظام سیاسىاى که امام بزرگوار ما با نهضت خود و به کمک این ملت از بین برد – یعنى نظام فاسد و وابسته پادشاهى – نظامى بود که سردمداران و مسؤولان و رؤساى آن، به سرنوشت ملت ایران و جوانان این کشور اهمیتى نمىدادند و کشور و ملت را به سمت وابستگى هر چه بیشتر سوق مىدادند. سعادت مردم به عنوان یک هدف، براى آنها مطلقاً مطرح نبود. اداره کشور، با الگوهاى غلط و نامتناسبى انجام مىشد، که از کشورهاى بیگانه به طور ناقص گرفته شده بود و تازه همان هم اجرا نمىشد؛ یعنى یک نظام استبدادى و دیکتاتورى محض، تحت نامهاى گوناگون و با روشهایى که هیچکدام از آن روشها، برخاسته از اراده و خواست ملت و متوجّه به مصالح آنها نبود.
در نظام وابسته منسوخ و برافتاده قبل از انقلاب، مردم دچار فساد و بىبند و بارى بودند، یا به تعبیر درستتر، به سمت فساد و بىبند و بارى و خودباختگى و بىایمانى سوق داده مىشدند. یعنى حرکت ملت را این طور تنظیم کرده بودند که روز به روز در کشور، بىایمانى همهگیرتر شود و مردم از ایمان معنوىِ درست محروم بمانند و به فساد و بىبند و بارى کشانده شوند و خودباختگى در مقابل بیگانگان در آنها تقویت گردد و استقلال اقتصادى و فرهنگى در کشور، مفهومى نداشته باشد. جهت کلّىِ حرکت در آن نظام منسوخ و فاسد، این بود. در این مرحله، هنر بزرگ امام بزرگوار در این بود که به جاى آن نظام فاسد، یک نظام سیاسى در این کشور برقرار کرد که به جاى بىاعتنایى به مردم، عشق به مردم بر آن حاکم است. به جاى بىتوجّهى به سرنوشت ملت، بخصوص سرنوشت جوانان، عشق به سرنوشت ملت و عشق به سرنوشت جوانان و اهمیت فوقالعاده به آنها در آن مطرح است. به جاى خودباختگى در مقابل بیگانگان، خودباورى در میان مردم روز به روز توسعه پیدا مىکند. به جاى وابستگى سیاسى و اقتصادى و فرهنگى به بیگانگان، استقلال سیاسى و اقتصادى و فرهنگى هدف قرار گرفته است… . فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع با شکوه زائران مرقد مطهر امام خمینی (ره) ۱۴/۳/۱۳۷۶ *امام(ره) شاگرد مکتب قرآن امام بزرگوار در طرّاحى این انقلاب و در تنظیم نظام سیاسى بر اساس این انقلاب – یعنى تشکیل حکومت و نظام جمهورى اسلامى – به فضل پروردگار و به هدایت الهى، روشى را برگزید که روش پیامبران و بندگان متّصل به منبع غیب است. این، به خاطر آن است که امام، قرآن را دوست مىداشت، خود شاگرد مکتب قرآن بود، با قرآن مأنوس بود، از قرآن استمداد مىکرد و قرآن براى او برنامه زندگى به حساب مىآمد. این، یکى از نتایج و آثار بزرگ و شکوهمند آن حقیقت است.
مطلب دومى که درباره امام است و من آن مطلب را امروز مىخواستم عرض کنم و به اختصار در میان مىگذارم، این است که چنین حرکت عظیمى، معمولاً و عادتاً با یکى از دو آفتِ «تحجّر» یا «انفعال» مواجه مىشود. چنین کار بزرگى، آفاتى دارد و آفت بزرگ چنین حرکت عظیمى با این ابعاد وسیع – همانطور که گفتم – یکى از دو آفت «تحجّر» یا «انفعال» است…. معناى تحجّر آن است که، کسى که مىخواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام، براى بناى جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا نماید و نتواند کشش طبیعى احکام و معارف اسلامى را، در آن جایى که قابل کشش است، درک کند و براى نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور – که نیاز لحظه به لحظه است – نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه دهد. این، بلاى بزرگى است. اگر در رأس نظامهاى سیاسىاى که براساس اسلام، یا تشکیل شده است، یا در آینده تشکیل خواهد شد، چنین روحیهاى وجود داشته باشد، یقیناً اسلام بدنام خواهد شد و منبع لایزال معارف و احکام اسلامى نخواهند توانست جامعه را پیش ببرند. امام، خود را از این آفت مبّرا کرد….. آفت دومى که در چنین مواردى، مسؤولان و رهبران و گردانندگان اجتماعات را تهدید مىکند، این است که آنها را دچار انفعال و خودباختگى کنند و و در موضع تأثیرپذیرىِ ناخواسته از اراده دیگران قرار دهند. امام بزرگوار، در مقابل این آفت دوم هم مثل کوه ایستاد…. خطر بزرگى که انقلابها و اصالت ملتها را تهدید مىکند، این خطر است. خطر بزرگى که صاحبان فکر و اندیشه را در کشورها تهدید مىکند، این خطر است. امام، در مقابل این خطر، مثل کوه استوار ایستاد؛ «کالجبل لا تحرکهالعواصف». از ساعت اوّل، از نام نظام جمهورى اسلامى بگیرید، تا بقیه قضایا. فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع با شکوه زائران مرقد مطهر امام خمینی (ره)۱۴/۳/۱۳۷۶ مستضعفان و محرومان، لشکر انقلاب اسلامی دو نکته اساسى در حرکت امام بزرگوار بود که همین دو نکته، سرمایه ارزشمند این انقلاب بود و هست: یکى این است که هدف این انقلاب، اسلام است. دوم این که سربازان این انقلاب و لشکر این انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان و همچنین قشر جوانند. این انقلاب را، پابرهنگان به پیروزى رساندند. این جنگ طولانىِ تحمیلىِ هشت ساله را جوانان این مملکت به نتیجه رساندند. امروز هم جوانان، در راه خدا و در راه اسلامند. امروز هم اگر خطرى این انقلاب را تهدید کند، اوّلین کسانى که به میدان خواهند آمد، همین جوانانند؛ جوانان حوزهها، دانشگاهها و جوانان سراسر کشور و قشرهاى مختلف.
امام بزرگوار، با همه وجود، از اسلام دم زد. امروز همه امام را با وجودشان و با دلشان قبول دارند. کلمات امام، کلمات واضحى است؛ محکمات و بیّنات است. فرمایشات امام، هنوز در فضا طنینافکن است. وصیتنامه امام، میثاق همیشگى امام با امّت است. همه باید این کلمات را درست بفهمیم و بر آن تدبّر کنیم، تا راه امام را اشتباه نکنیم. کسانى که دم از امام مىزنند، اما حاضر نیستند فکر امام و راه امام را بپذیرند و به آن تن بدهند، اشتباه مىکنند فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع با شکوه عزاداران مراسم نهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) ۱۴/۳/۱۳۷۷ *عدالت اجتماعی و تکیه به مردم من چند مشخّصه مهم را از مجموعهاى که ما آن را راه امام و خطّ امام به حساب مىآوریم، عرض مىکنم. چند مطلب از نظر امام، در درجه اوّل بود؛ اوّل، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشى را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمىآورد. انقلاب و نهضت امام، براى حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، براى انگیزه اسلامى بود….
پس اوّل چیزى که در خطّ امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامى و حاکمیت اسلامى در صحنه ایمان و در صحنه عمل است. دومین مطلب، تکیه به مردم است – همانطور که عرض کردم – هیچ کس در نظام اسلامى نباید مردم، رأى مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى مردم را پایه مشروعیت مىدانند؛ لااقل پایه اِعمال مشروعیت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامى، سرِ پا نمىشود و نمىماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامى است…. سوم از مشخصههاى خطّ امام، عدالت اجتماعى و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور مىدانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهاى این ملت مىدانست…؛ یک عنصر دیگر، دشمنشناسى و فریب نخوردن از دشمن است. اوّلین کار دشمن این است که تبلیغ مىکند هیچ دشمنى وجود ندارد! چطور نظام اسلامى دشمن ندارد؟! جهانخواران را از این سفره به یغما رفته سالهاى متمادى، محروم کرده است؛ معلوم است که دشمنند، مىبینیم که دشمنى مىکنند – در تبلیغات، در محاصره اقتصادى – هرکارى که مىتوانند در تقویت دشمن علیه نظام، مىکنند؛ صریح هم مىگویند!… فرازی از خطبههای نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۷۸ *اسلام و مردم محور همه اصول محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در دو چیز خلاصه مىشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت. اسلام است که روى حقّ ملتها، اهمیت رأى ملتها و تأثیر جهاد و حضور آنها تأکید مىکند؛ لذا امام بزرگوار محور کار را اسلام و مردم قرار داد؛ عظمت اسلام، عظمت مردم؛ اقتدار اسلام، اقتدار مردم؛ شکستناپذیرى اسلام، شکستناپذیرى مردم
فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در جهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ۱۴/۳/۱۳۸۲ *شاخص های مکتب سیاسی امام (ره) من مىخواهم روى مکتب سیاسى امام تکیه کنم. مکتب سیاسى امام نمىتواند از شخصیت پُرجاذبهى امام جدا شود. راز موفقیت امام در مکتبى است که عرضه کرد و توانست آن را بهطور مجسم و بهصورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامى ما بهدست مردم به پیروزى رسید و ملت ایران عمق توانایىها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسى او قادر به چنین کار بزرگى نبود. مکتب سیاسى امام میدانى را باز مىکند که گسترهى آن حتّى از تشکیل نظام اسلامى هم وسیعتر است. مکتب سیاسىیى که امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، براى بشریت و براى دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد مىکند. چیزهایى در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنهى آنهاست؛ لذا کهنه نمىشود. کسانى که سعى مىکنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفى کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسى خود زنده است، و تا این مکتب سیاسى زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامى، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است. منبع:مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی |
|