صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا







ویژه 12 مرداد/ گفتگو با آیت الله سید احمد خاتمی، عضو هیأت رئیسهٔ مجلس خبرگان رهبری

آیت الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو هیأت رئیسهٔ مجلس خبرگان رهبری، از جمله سخنرانانی هستند که بارها به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گیلان در مناسبت های مختلف این استان حضور داشته و با فضای برگزاری مناسبت های انقلاب اسلامی گیلان آشنایی کامل دارند. آنچه می خوانید گفتگوی درگاه اطلاع […]

کد خبر : 11081 | 8:57 ق.ظ | ۹ مرداد , ۱۳۹۳

خاتمی72

آیت الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو هیأت رئیسهٔ مجلس خبرگان رهبری، از جمله سخنرانانی هستند که بارها به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گیلان در مناسبت های مختلف این استان حضور داشته و با فضای برگزاری مناسبت های انقلاب اسلامی گیلان آشنایی کامل دارند. آنچه می خوانید گفتگوی درگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گیلان با ایشان است که به مناسبت 12 مرداد، سالروز تاسیس این نهاد منتشر می شود.

گیل شورا: با توجه به اهمیت هماهنگی و تبلیغات، تصمیم به تاسیس نهادی به نام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گرفته شد، بنظر شما اهمیت هماهنگی و تبلیغات تا چه اندازه است؟

بسم الله الرحمن الرحیم. در عصر حاضر نکته قابل توجه در مورد نقش تبلیغات، این است که رسانه ها فرهنگ سازی می کنند و فرهنگ را نهادینه می نمایند. به همین دلیل تبلیغات، در سطح جهانی قدرت ساز شده است. امروزه رسانه های عمده پر نفوذ در جهان از آنِ صهیونیست هاست. نمی توان از واقعیت چشم پوشی کرد چراکه تاثیر گذار هم هستند. جهت گیری مردم را همین رسانه ها می سازند. بنده معتقدم این استبداد در پوشش دموکراسی است، منتهی استبدادی نامرئی، استبدادی که پول و قدرت را در رسانه می دمد و به آن سمتی که می خواهد هدایت می کند.

البته بنده معتقدم تبلیغات در جهت حق، گیراتر است. انقلاب اسلامی ما نه تنها تبلیغات ندارد بلکه رسانه های دنیا علیه این انقلاب اسلامی هستند و این استکبار را وحشت زده کرده است و نشانه ی وحشت زدگیشان، تلاش های مذبوحانه آنها مانند کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اکرم(ص) و فیلم موهن علیه اسلام و قرآن سوزی و امثال آن ست. مطمئنم اگر این مکتب آنچنان که هست به دنیا عرضه شود، سرعتش از سرعت نور هم خواهد گذشت.

این تعبیر امام رضا (ع) است که فرمود:« إنّ النّاسَ لَو عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لَاتَّبَعُونا: اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما تبعیت می کنند». لذا امام راحل عظیم الشان از سال 1342 بر تبلیغ، آگاهی دهی و اطلاع رسانی تاکید خاصی داشت. وقتی عده ای می آمدند و اجازه مبارزه مسلحانه با طاغوت را از امام می خواستند، امام به صراحت می فرمود نه، آگاهی بدهید اطلاع رسانی کنید و تا پیروزی انقلاب و بعد از آن هم بر این نکته تکیه داشت. کلام مقام معظم رهبری را یادآوری می کنم که در جلسه ای فرمود: متاسفانه بعضی از ما نقش رسانه را نمی دانیم که چه نقش عظیمی است. اگر به درستی درک و برنامه ریزی شود، پیشرفت های زیادی را شاهد خواهیم بود.

در خصوص شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی هم باید بگویم تبلیغات یک مقوله است و مدیریت و هماهنگی آن مقوله ای دیگر. به عنوان نمونه در مورد مراسم هفت تیر که من شاهد آن بودم می گویم. در استان گیلان و در شهرهای مختلف مثل تالش و لنگرود، رودسر و الان هم که عازم جلسه مسجد قدس رشت هستیم، این هماهنگی باعث شده مجالس باشکوه شود. ولی اگر هر نهادی بخواهد به تنهایی مجلسی برگزار کند، مجلس آنقدر سرد برگزار میشود که سال آینده عطایش را به لقایش خواهند بخشید. شب گذشته تیزری در رابطه با شهید مظلوم دکتر بهشتی دیدم که از شبکه استانی گیلان توسط شورای هماهنگی پخش شد. آن تیزر آنقدر جذاب ساخته شده بود که مردم را به سرعت به مجلس میکشاند. این برکت هماهنگی تبلیغات است.

 گیل شورا: مقام معظم رهبری فرموده اند که یکی از هنرهای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی انجام کار به موقع است، گاهی کار خوب کردن یک چیز است و کار خوب را به موقع انجام دادن چیزی مهمتر. گاهی مواقع اتفاقهایی مثل 9 دی پیش می آید و مسئولیت هماهنگی را بیش تر می کند، در این خصوص توضیح بفرمایید؟

برای صحبت درباره نقش شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، باید در همه حوزه ها نقش آفرینی این نهاد را دید. مناسبت هایی که شورای هماهنگی تبلیغات سر و سامان میدهد، مثل مراسم ارتحال امام عظیم الشان، راهپیمایی بیست و دوم بهمن و مراسم هفتم تیر، بخاطر زیبایی هایی که در هماهنگی این مراسم است، مردم برای حضور خودجوش انگیزه کافی دارند اما ساماندهی و مدیریت جمعیتی چند صد هزار نفری، هنر ارزشمند شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی است.

بنده این افتخار را داشتم که 22 بهمن در میدان شهرداری رشت سخنرانی داشته باشم. انتخاب مکان مناسب، جمعیت انبوه، پوسترهای مناسب، مسئله ی صوت که مسئله ی بسیار مهمی است، مسئله سخنران که در حقیقت روح و پیام مراسم توسط سخنران گفته میشود، هم در گیلان و هم در استان های دیگر بسیار منظم است. البته باید بگویم، داشتن شمّ تبلیغاتی در مسئول شورای هماهنگی، یک اصل است. در بعضی شهرها آن شکوه بایسته دیده نمی شود و احساس میشود آن مسئول شورای هماهنگی می خواهد کار کند اما بلد نیست. بهرحال هرچند آن شکوه بایسته وجود ندارد اما از بی سامانی بهتر است.

اما در استان گیلان جناب حجت الاسلام اشجری در امر تبلیغ کاربلد است و مسائل تبلیغات را میفهمد. لذا وقتی وارد حوزه های مختلف تبلیغ میشوند، خیلی زیبا وارد میشوند. بنابراین سامان دادن مراسم تعریف شده، به خودی خود کار بزرگی ست. در دنیا سالی یک بار چنین مراسمی دارند و یک صدم شکوه مراسم ما را هم ندارند.

اما نقش دوم شورای هماهنگی در مراسم از پیش تعیین نشده است. حادثه ای جدید -چه داخلی، چه خارجی- پیش می آید. سامان دادن مراسم برای اینگونه حوادث، هنر مضاعفی می طلبد. من معتقدم در قضیه ی هشتم و نهم دی کاسه صبر مردم لبریز شده بود و در پی فرصتی بودند تا علیه فتنه فریاد بزنند. شورای هماهنگی این روانشناسی را داشت و لبریز شدن صبر مردم را درک کرد. شورای هماهنگی به موقع بیانیه داد و مردم را به صحنه آورد. لذا راهپیمایی نهم دی ماه 88 تهران از تمام راهپیماییهای بیست و دو بهمن که از جهت ملی بسیار مقدس است، با شکوه تر بود. مردم در میدان امام حسین از اتوبوس که پیاده میشدند، منتظر برنامه ریزی نبودند و به سرعت خود را به میدان انقلاب می رساندند.

می خواهم تجلیلی هم از مردم گیلان داشته باشم. احساس می کنم کاسه ی صبر مردم در این استان به حدی لبریز شده بود که شورای هماهنگی و مسئولان نتوانستند تا 9 دی منتظر بمانند. این حساسیت و غیرت مقدس است. من معتقدم این سرمایه است. گیلان این افتخار را دارد که اولین حکومت شیعی در آن شکل گرفته است. زمانی که بسیاری از استانها پیرو مکتب اهل بیت نبودند، مردم گیلان آنچنان پیرو مکتب اهل بیت بودند که حکومت پیروان اهل بیت تشکیل شد. معتقدم زیربنای دینی این استان قوی ست که این مصداق آن آیه ای ست که خداوند به حضرت موسی میگوید چه عجله داری؟ حضرت موسی هم جواب می دهد: « عَجِلتُ إلیک ربّ لترضی: عجله دارم رضایت تو را تحصیل کنم ». این ویژگی را مردم گیلان در 8 دی ماه سال 1388 داشتند.

این ظاهر نسبتا غیر فرهنگی که در کلانشهرها و در استان گیلان هم دیده میشود، نباید ما را از واقعیت عمیق دینی این استان غافل کند. استان گیلان استان معتقد و متدینی ست، لکن نهادهای فرهنگی ما باید به خود تحرک بیشتری بدهند و با توجه به امکاناتی که داریم، برنامه های جذاب فرهنگی تولید کنند و فضا را فضایی فرهنگی بسازند.

اکنون تابستان است. من این را می گویم که مسئولین فرهنگی بشنوند. استان گیلان بسیار سرسبز است و جاذبه بیرونی خوبی دارد. مردم استان هم که از این نعمت ارزشمند بهره مندند. باید سه ماه تابستان کار فرهنگی بسیاری در این استان شکل بگیرد و طرح های ده روزه و پانزده روزه و یک ماهه راه اندازی شود، طوری که اگر مسافری وارد استان شد از حجم گسترده برنامه های فرهنگی متعجب شود. با کمال تاسف، من چنین وضعی را ندیدم. می توان طی طرحهای مختلف، بالاترین شخصیت های فرهنگی را وارد استان کرد و مباحثی مانند نظام خانواده از دیدگاه مکتب اسلام را مطرح نمود.

خاتمی73

شورای هماهنگی وظیفه اش برگزاری مراسم هفتم تیر و مانند آن است، ولی سازمان تبلیغات اسلامی ست که در حقیقت نهاد کلان در قضیه فرهنگی است. نمی خواهم بگویم که مسئولین این سازمان کار نکرده اند یا کار نمی کنند، اما باید فعال تر و پر تلاش تر باشند. بنده یقین دارم که دشمن برای استان های سرسبز مثل گیلان و مازندران نقشه ها و توطئه ها دارد. برداشت من این است که بدنه مردم ایران بدنه متدینی ست اما باید نهادهای فرهنگی هم دست بکار شوند تا در ظواهر هم شاهد بهتر شدن باشیم.

گیل شورا: در مورد لزوم حضور چهره ها و شخصیت های ملی و کشوری مثل جنابعالی که توسط شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گیلان دعوت بعمل می آید و برای مردم جاذبه دارد، نظرتان را بیان فرمائید؟

عرض میکنم که بنده، نه چهره ملی هستم و نه یک چهره کشوری، فقط دوستدار این مردم هستم. حضور شخصیت های ملی و کشوری به استانهای مختلف، ایجاد وحدت ملی میکند. فرض کنید طلبه ای مثل بنده، قبل از اینجا استان خراسان جنوبی بودم و در شهرهای بیرجند، قائن و شهر مرزی نهبندان سخنرانی کردم. یک سفر دوره ای. در حقیقت حضور شخصیت ها و سخنرانیشون اجزای مختلف کشور را به هم پیوند می دهد. رسانه های صهیونیستی در آذربایجان شرقی خیلی شیطنت دارند و بحث هایی مانند آذربایجان واحد و… را مطرح می کنند. اما مردم آذربایجان کاملا وفادار و علاقه مند به نظام اسلامی هستند. نکته ای را که گفتید را بنده کاملا تایید میکنم، که نفس این آمد و رفت ها پیوند کشوری به وجود می آورد و شورای هماهنگی تبلیغات گیلان واقعا پی گیر این مسائل است چراکه میبینم برای دعوت طلبه ناچیزی مثل من چقدر پیگیری می کنند.

به عنوان نمونه آقا سید حمید روحانی برای مراسم 14 و 15 خرداد دعوت میشود. آقا سید حمید روحانی در عرصه تاریخ این کشور اول هستند. ایشان کسی است که امام از سال 54 و 55 به او ماموریت دادکه تاریخ بنویسد. آقای سید حمید روحانی بعد از انقلاب به بنده فرمود، نامه های مهمی که آن موقع برای امام می آمد، ایشان به من میداد و میفرمود این متعلق به تاریخ است.

شهید مطهری در سال 1356 نامه ای در یازده صفحه برای امام نوشته بود. سال 60 آقای سید حمیدروحانی این نامه را به من داد و خواندم. نامه ای بسیار خواندنی ست، موسسه صدرا هم آن را چاپ کرده . البته آن روز هنوز چاپ نشده بود. امام به ایشان گفته بود این نامه متعلق به تاریخ است. وقتی این چهره برای مردم استان سخن میگوید مسلما تاثیرگذار است.

بارها گفته ام، باز هم برای ثبت در تاریخ میگویم ما باید در خدمت دین باشیم، نه دین در خدمت ما. وقتی چند سال متمادی برای تبلیغ به مسجدی می روم، وقتی میبینم سخنم عادی شده، خودم به بانی مسجد میگویم دیگر مرا دعوت نکنید. در مثال مناقشه نیست، مانند میوه فروشها،آدم باید جذابیت میوه هایش را نگاه کند. شاید هر شب پارچه ای روی میوه ها میکشند تا تازه و جذاب بمانند. این رسم کارشان است. ما هم باید در رسم کار خودمان اینچنین باشیم.

باید مُبلّغ جدیدی بیاید تا مسجد رونق پیدا کند. این بینش غلطی است که مسجد فدای یک فرد شود. در نماز جمعه نیز، تا وقتی که خطبه های بنده جاذبه دارد می مانم، اما از روزی که دیدم حرف هایم تکراری و بی رمق شده کنار خواهم رفت. نماز جمعه نباید در خدمت من باشد، من باید در خدمت نماز جمعه باشم. به همین منوال در سیاست، ما باید در خدمت نظام باشیم، نه نظام در خدمت ما. وقتی مسئولی نتوانست کارش را به درستی انجام دهد باید برود.

اوایل رهبری مقام معظم رهبری بود و من مسافرتی دوره ای بین استانها داشتم. بعد از پایان این ماموریت خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، ایشان فرمودند حاصل این دوماه رفت و آمدت چیست؟ آقا ایستاده بودند، گفتم آقا کرامت کنید بنشینید که با حوصله خدمت شما توضیح دهم. گفتم اولین حاصلش این است که در این سفر دوره ای به مشکلی برخوردم و آن مسئله امام جمعه های مادام العمر است.

جادارد عرض کنم که امام جمعه شهرستان ها، کلانشهرها و استان ها توسط خود مقام معظم رهبری و با دقت بسیار انتخاب می شود. ایشان فرمودند چه مشکلی؟ گفتم بعضی شهرها امام جمعه از مردم خسته شده و بعضی شهرها هم مردم از امام جمعه خسته شده اند، باید فکری کرد. آقا فرمود فکری داری؟ گفتم بله. فرمودند چه فکری؟ گفتم من معتقدم که امامت جمعه مادام العمری نباشد، مقطعی باشد. اگر فرد خوب عمل کرد هزینه تمدید مسئولیتش تنها یک برگه است که بدین وسیله مسئولیت شما به مدت سه یا پنج سال دیگر تمدید شده است. اگر هم ناموفق عمل کرد مراسم تودیع و معارفه برگزار می شود. هیچکس هم نمی گوید عزلش کردند چراکه مدت مسئولیتش تمام شده است. آقا فرمودند این پیشنهادت را بنویس تا کارشناسی کنند. مقام معظم رهبری، بسیار به کار کارشناسی معتقدند.

قبل از سفر حج، به اتفاق کسانی که مسئولیتی در امر حج داشتند به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم ، به ایشان گفتم طرح پیشنهادم را نوشتم. هنگام بازگشت از حج، دیدم روزنامه ها درباره حکم مقام معظم رهبری به شورای سیاست گذاری ائمه جمعه نوشته اند با این مضمون که از این پس امامان جمعه بین سه تا پنج سال انتخاب میشوند.

تا وقتی که خطبه های یک نفر جاذبه دارد می ماند، اما از روزی که حرف هایش تکراری و بی رمق شد، باید کنار برود تا فرد جدیدی بیاید. چرا؟ برای اینکه دین مردم، مسجد و حسینیه مردم، با نشاط بماند. این نکته قابل تاملی است.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد