صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






دو خاطره از عصبانی شدن شهید دکتر بهشتی

دکتر فرشاد مومنی که در سالهای قبل و بعد از پیروزی اتقلاب با شهید بهشتی مراوده داشته، خاطراتی خواندنی از او به یاد دارد. به گزارش پایگاه بنیاد نشر آثار شهید بهشتی، فرشاد مومتی که عضو حزب جمهوری اسلامی نیز بوده است در بخشی از خاطراتش می گوید: همه کسانی که با ایشان تماس داشتند، […]

کد خبر : 3316 | 9:10 ق.ظ | ۷ تیر , ۱۳۹۸

بهشتی11

دکتر فرشاد مومنی که در سالهای قبل و بعد از پیروزی اتقلاب با شهید بهشتی مراوده داشته، خاطراتی خواندنی از او به یاد دارد.

به گزارش پایگاه بنیاد نشر آثار شهید بهشتی، فرشاد مومتی که عضو حزب جمهوری اسلامی نیز بوده است در بخشی از خاطراتش می گوید:

همه کسانی که با ایشان تماس داشتند، می دانند خیلی به ندرت پیش می آمد که شهید بهشتی حالت برافروخته و ناراحتی داشته باشد و همیشه با گشاده رویی، لبخند و خوش رویی با همه برخورد می کردند. در طول همکاری‌ها دو بار ایشان را در نهایت عصبانیت دیدم.

یکی سال ۱۳۵۸ بود که مسوولیت واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی با شهید اصغر زمانی بود ، در یکی از جلسات درس شهید بهشتی، یکی از دانشجویان در مقام سؤال، درباره اندیشه مرحوم دکتر شریعتی از ایشان سؤال کرد منتها سؤال را با تعابیر تند و زننده مطرح کرد و واکنش شهید بهشتی به گونه ای بود که من در طول این همه ارتباط، چنین واکنشی را از ایشان ندیده بودم.

ایشان وقتی عصبانی می‌شدند با سرعت و فشار شدیدی خون در صورتشان به حرکت در می آمد که همه متوجه تغییر روحی آن شهید گرامی می شدند، البته در عمل، رفتار خود را کنترل می کردند، لکن در آن جلسه آنچنان چهره ایشان سرخ شد و آن جوان را دعوت به ادب، اخلاق و انصاف کرد و اینقدر پر صلابت و محکم جملات را ادا کرد که فکر کردم این جوان قالب تهی کرده است و از آنجایی که ایشان به من خیلی لطف داشت تلاش کردم وساطتی بکنم تا قدری شرایط تلطیف شود.

چون ایشان ارادت مرا به مرحوم دکتر شریعتی می دانستند خطاب به شهید بهشتی گفتم که قبول دارم این فرد تند صحبت کرده ولی منظورش چیز دیگری بود که به شکل ناهنجار و نامناسبی مطرح شد.

آیت‌الله شهید دکتر بهشتی غضبناک نگاه کردند و گفتند چرا مانع فهم دقیق و عمق اشتباه این فرد می شوید؟ وقتی قرآن به ما فرمان می دهد حتی با انسانی که به غیر از خدا دعوت می کند اهانت آمیز رفتار نکنیم این حق وجود ندارد راجع به چنین انسان بزرگ و خدوم (مرحوم شریعتی) با این الفاظ صحبت شود. واقعیت این است که دکتر شریعتی سهم زیادی در انقلاب و ارتقای فهم دینی عامه مردم و به ویژه دانشجویان داشته و دستش از دنیا کوتاه شده است و این جوان باید می فهمید که نسبت به چنین انسانی تعابیر غیرمودبانه به کار نبرد. من بابت این موضوع از شهید بهشتی عذرخواهی کردم، اما اینقدر این مسئله را ادامه داد که جوان عذرخواهی کرد و بعد دکتر بهشتی نسبتاً به تفصیل به بحث در مورد مرحوم شریعتی و خدمات ایشان پرداخت و اعلام کرد: «خود بنده انتقادهایی به برخی دیدگاه های دکتر شریعتی داشتم و بخش هایی از آن انتقادات را هم با خود ایشان در میان گذاشتم و البته مرحوم شریعتی یک مسلمان آزاده و آزاد اندیش بود که در واکنش به آن نقدها از من سپاسگزاری کرد و از من صمیمانه خواست این رابطه نقادی را همچنان حفظ کنم. ما در زمینه هایی اختلاف نظر داشتیم اما نهایت ادب و احترام و انصاف بین ما وجود داشت.» به یاد دارم که من تا آن زمان هرگز اینقدر شهید بهشتی را برافروخته ندیده بودم.

بار دومی که با چنین مسئله ای روبرو شدم در زمان برگزاری جلسه هفتگی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی با مسئولان قوای سه‌گانه بود. دقیقا همان جلساتی که انفجار دفتر حزب هم در یکی از آنها رخ داد. در آن زمان عضو دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی بودم، اختلافات شدیدی با بنی صدر به وجود آمده بود. در همان جلسات حزب یکی از روحانیون مطرح مجلس اول که سن و سال بالایی هم داشت در زمان مدیریت جلسه توسط شهید بهشتی می خواست پیشنهادی ارائه بدهد که مجلس در مورد یکی از تصمیمات خلاف بنی صدر مثلا واکنش هماهنگ داشته باشد و در همین راستا از تعبیری غیرمودبانه درباره بنی صدر استفاده کرد که در همین زمان برای بار دوم شهید را بسیار عصبانی دیدم و ایشان همان تذکراتی را که به آن جوان داده بودند در قالبی جدید به این روحانی ارائه کرده و فرمودند که شما سه کار را باید انجام دهی، اول اینکه در درون خود پیش خداوند استغفار کنی چرا که حرف شما یقینا ضد اسلامی بود. ما با بنی صدر اختلافات جدی داریم اما آن اختلافات را صریح و اخلاقی مطرح می کنیم و تلاش می شود این موضوعات حل شود، اما هرگز به خودمان اجازه نمی دهیم به صرف اختلاف نظر با الفاظ غیر مودبانه بنی صدر را مورد خطاب قرار دهیم. کار دوم اینکه از این جمع باید عذرخواهی کنید. ما سیاسی کاری نمی کنیم اگر کسی به موازین اخلاقی پایبند نباشد ما نمی خواهیم در جمع ما حضور داشته باشد و نمی خواهیم اکثریت مجلس را به هر قیمتی به دست آوریم و سومین کار این‌که باید از خود بنی صدر حلالیت بطلبی زیرا حقوق این فرد را در غیاب خودش نادیده گرفتی و ضایع کردی. دلمان می خواهد یک برادر مسلمان که همکار ما هست دچار چنین عارضه‌ای نباشد و قویا توصیه می کنم از ایشان حلالیت بطلبید.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد