صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






جوانان امروز باید با پاکدامنی راه شهدا را ادامه دهند

مادر شهید محمدتقی علومی گفت: جوانان امروز باید با حفظ حجاب و پاکدامنی به جنگ با بیگانه بروند، جوانان مراقب رفتارشان باشند تا انشاالله بتوانند سربازان خوبي براي امام‌زمان(عج) باشند. شهید محمدتقی علومی در سال 1345در رشت از پدری روحانی و مادری متدین متولد شد. دوره ابتدایی را در دبیرستان شهید کریم نوبخت و دوره […]

کد خبر : 7851 | 1:00 ب.ظ | ۱۸ اسفند , ۱۳۹۲

29858t

مادر شهید محمدتقی علومی گفت: جوانان امروز باید با حفظ حجاب و پاکدامنی به جنگ با بیگانه بروند، جوانان مراقب رفتارشان باشند تا انشاالله بتوانند سربازان خوبي براي امام‌زمان(عج) باشند.

شهید محمدتقی علومی در سال 1345در رشت از پدری روحانی و مادری متدین متولد شد. دوره ابتدایی را در دبیرستان شهید کریم نوبخت و دوره راهنمایی را در مدرسه نظام الملک و مقطع متوسطه را در دبیرستان جهاد فرهنگیان گذراند .

وی در بسیج مستضعفین به دفاع از انقلاب پرداخت و بارها به دلیل دفاع از ارزش‌های اسلامی خود و خانواده‌ا‌ش مورد تهدید گروهک‌های منافقان قرار گرفت؛ از جمله فعالیت‌های شهید شرکت در عملیات پاک‌سازی جنگل چوکا از دست منافقان بود. با آغاز جنگ تحمیلی شهید علومی به جبهه جنوب اعزام شد، سپس به کامیاران و پس از آن به سنندج و مریوان اعزام شد؛ گویی که وی به تقدیر زیبایش شهادت در راه خدا نزدیک می‌شد. سرانجام پس از استقرار در پایگاه کماسی واقع در خاک عراق در تاریخ 3 آذرماه 1362 هنگامی که به همراه دیگر بسیجی‌ها برای تامین جاده تدارکات می‌رفتند مورد کمین گروهک‌های مزدور قرار گرفتند و پس از مقاومت سرانجام به سوی پروردگارشان پر گشودند.

این گزیده‌ای از زندگی نامه شهید محمدتقی علومی بود. اما در ادامه خاطرات این شهید بزرگوار را از زبان مادر گرامیشان خانم صغری صداقتی می‌شنویم.

وی اظهار کرد: محمدتقی از همان دوران بچگی مهربان و با خدا بود و از کلاس پنجم که هنوز روزه گرفتن بر او واجب نبود، تمام روزه‌هایش را می‌گرفت، مدام در پایگاه‌ها و مساجد و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد؛ وقتی به سن 16 سالگی رسید اصرار کرد که من می خواهم به جبهه بروم، مرحوم حاج آقا(پدر شهید) می‌گفتند دیپلمت را بگیر بعد برو که بالاخره در شب قدر ماه مبارک همان سال حاج آقا رضایت نامه آقا محمدتقی رو امضا کرد اما قول داد که درسش را بخواند. به من هم که دل نگرانش بودم می‌گفت «مامان جان شما مگه آرزو نداری بری کربلا، خوب باید بذاری برم تا با کمک رزمنده‌ها راه کربلا رو باز کنیم».

مادر شهید ادامه داد: زمان اعزام محمدتقی، من در قم منزل یکی از اقوام بودم، دخترم با من تماس گرفت خبر داد كه محمدتقی فردا اعزام میشه گفتم براش وسیله، لباس، پول بذارید، گفت مامان میگه هیچی نمیخوام همین لباس بسیجی‌ام کافیه که گفتم منم میسپارمش به خدا.

صداقتي بيان كرد: به خواهر و برادر و پدرش گفته بود که برای بدرقه‌اش نروند چون ممکن است بعضی‌ها پدر و مادر یا خواهر و برادر نداشته باشند و ناراحت شوند؛‌ خلاصه از مهدیه رشت اعزام شد و رفت به جایی که آرزویش را داشت.

وي تصريح كرد: موقع امتحاناتش برمی‌گشت امتحانش را می‌داد و به جبهه می‌رفت؛‌ سه ماه بود كه رفته بود و خبری ازش نبود برخي خواب دیده بودند که شهید شده، در ماه محرم هر سال محمدتقی مداح مسجد بود اما ماه محرم آن سال، اهالي مسجد مداحی پسرم رو نشنیدند تا اینکه خبر شهادتش را آوردند؛ محمدتقی 28 صفر در کماسی عراق شهید شد و بخاطر وضعیت بد موجود در منطقه، 15 روز جسد پسرم و ديگر شهدا آنجا ماند.

مادر شهيد علومي در حالي‌ كه اشك در چشمان كمسويش مي‌درخشيد،‌ خاطرنشان كرد: خلاصه روزی که پسرم را آوردند همه رفتیم سپاه رشت، وقتی رسیدیم جلوی درب ورودی به حدی شلوغ بود که به زحمت وارد معراج شهدا شدیم، با اینکه سر و صورتش کلی ضربه دیده بود اما پوستش مثل ماه روشن بود، لباسش خاک و خونی بود بهش گفتم محمدتقی جان به آرزوت رسیدی مادر؛‌ محمدتقی را با کفنی که حاج آقا از مکه آورده بود پوشاندیم و لباس خاکی و خونی‌اش رو در آوردیم؛‌ برادر بزرگش لباس‌های بسیجی محمدتقی را برداشت و گفت من باید این‌ها رو بپوشم و برم جبهه كه ايشان هم از ناحیه دست در كرمانشاه جانباز شده است،‌ جسد پسرم دو شب در سپاه رشت ماند و بعد با یک راهپیمایی باشکوه به خاک سپرده شد.

صداقتي گفت: پس از شهادت محمدتقي، احمد خدادادي (دوست صميمي شهيد علومي) و مسعود جوادي(پسر خاله شهيد) به جبهه رفتند و در شلمچه به مقام رفيع شهادت رسيدند.

وي تاكيد كرد: پسر من و تمام فرزندان ایران که به قیام امام خمینی(ره) لبیک گفتند به خاطر حفظ اسلام و قرآن، شهید شدند اگر آن زمان آنها اسلحه به دوش گرفتند و تا پای جان جنگیدند؛ جوانان امروز باید با حفظ حجاب و پاکدامنی به جنگ با بیگانه بروند، جوانان مراقب رفتارشان باشند تا انشاالله بتوانند سربازان خوبي براي امام‌زمان(عج) باشند.

قسمتي از وصیت‌نامه شهید محمدتقي علومي:

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و همچنین با سلام به خانواده‌های شهدا که با صبر و استقامت‌شان باعث روحیه‌ای عالی در وجود رزمندگان ما شدند که انشاالله ما خدمت‌گزاران انقلاب اسلامی ایران رهرو این شهیدان گرانقدر باشیم.

براداران و خواهران عزیز از آنجایی که من می دانم این وصیت‌نامه را در مجلس ختم من می‌خوانید و همه حتما در حال گریه کردن و یا ناراحت هستید اما تنها خواهش من این است که نکند خدای نکرده برای من گریه کنید که من بخاطر الله رفتم و کشته شدم،‌ گریه‌تان فقط برای سیدالشهدا و اسلام باشد چراکه ما هرچه داریم از همین اسلام است. براداران و خواهران عزیز همانطوری که شما می‌دانید در اکثر وصیت‌نامه‌های شهدا نوشته شده اینکه امام را فراموش نکنید نگذارید قلب پر محبت امام بزرگوار ما شکسته شود. خوب ما بایستی به ندای این رزمندگان که در جبهه‌ها حماسه می‌آفرینند لبیک گفته به آنها بگويیم که «براداران رزمنده شما همچون شیران روز و زاهدان شب در جبهه‌ها باقی بمانید و اسلام ما را به همه دنیا ترویج کنید ما هم در پشت جبهه در سنگر مسجد با شما همکاری خواهیم کرد.»

مادر و پدر عزیرم اگر در طول این چند سال از من بدی دیده‌اید مرا ببخشید، مادر عزیزم من که به عنوان پسرتان انتخاب شدم به شما افتخار می‌کنم که زینب‌وار پسر خود را به میدان جنگ فرستاده‌اید و پدر عزیزم من که بزرگ شده دست شما هستم و این‌چنین تربیت شده‌ام باز هم مثل مادر به شما افتخار می‌کنم كه مانند حبیب‌ابن مظاهر پسرتان را به سر حداد جنگ فرستاده‌اید و من برایتان دعا می‌کنم از اینکه خداوند طول عمر زیاد به شما عطا کند.

مادر مهربانم و پدر عزيزم من امانتی بودم پیش شما و شما هم، امانتی که خداوند پیش شما گذاشت را به طور احسن به خداوند پس داده‌اید. باشد که خداوند شما را در کارهایتان موفق ومؤید بگرداند. انشاءالله.

برادران و خواهران عزیز انشاالله مرا می‌بخشید. از اینکه باز هم با شما کمی صحبت می کنم اما تقصیری ندارم چراکه باید آخرین وداع را با شما دوستان بکنم. برادارن و خواهران همانطوری که می‌دانید تنها راه سلامت و دوام یک جامعه بستگی به اخلاق خوب دارد پس سعی کنید برای تداوم و سلامت این انقلاب در درجه اول اخلاق اسلامی را رعایت کرده و نکند خدای نکرده دیگران از دست شما ناراحت شوند. چون که با آنها برخورد خوبی نداشتیم نه اینطور نباشد. و فی هذا خودتان که بیشتر می‌دانید پس لازم به توصیه و سفارش نیست. انشاءالله که مرا می‌بخشید.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد