|
|||||
کسی نبود بیاید بدوزد
هیچ وقت دستور انجام کاری را به خانم نمی دادند. خانم می گفتند: «وقتی دگمه پیراهنشان می افتاد، می گفتند: «می شود این پیراهن را بدهید بدوزند؟» نمی گفتند: «خودت بدوز» یا احیانا اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: «چرا ندوخته اید؟» می گفتند: «کسی نبود بیاید بدوزد؟» تا آخر عمرشان هیچ وقت […]
کد خبر : 2302 | 8:06 ق.ظ | ۱۸ اردیبهشت , ۱۳۹۲ هیچ وقت دستور انجام کاری را به خانم نمی دادند. خانم می گفتند: «وقتی دگمه پیراهنشان می افتاد، می گفتند: «می شود این پیراهن را بدهید بدوزند؟» نمی گفتند: «خودت بدوز» یا احیانا اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: «چرا ندوخته اید؟» می گفتند: «کسی نبود بیاید بدوزد؟» تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند «یک لیوان آب به من بدهید» امّا خودشان مکرر این کار را انجا میدادند. * خانم فاطمه طبا طبایی (عروس امام) بر گرفته از کتاب “زندگی به سبک روح الله” نوشته “علی اکبر سبزیان” |
|