صفحه نخست ارتباط با ما ورود اعضا






چهل روز روزه برای پیروزی انقلاب

استان گیلان در دوران انقلاب اسلامی، ۶۱ شهید تقدیم کرد که زندگی هر کدام از شهدا باید بارها و بارها برای نسلهای پیش رو تکرار شود تا مجالی برای فراموشی نماند، چراکه آنان بی شک ستارگان درخشانی هستند که آسمان انقلاب ایران را نورانی کردند. به گزارش شبستان، استان گیلان ۶۱ شهید را در دوران […]

کد خبر : 29255 | 5:12 ب.ظ | ۱۸ بهمن , ۱۳۹۶

استان گیلان در دوران انقلاب اسلامی، ۶۱ شهید تقدیم کرد که زندگی هر کدام از شهدا باید بارها و بارها برای نسلهای پیش رو تکرار شود تا مجالی برای فراموشی نماند، چراکه آنان بی شک ستارگان درخشانی هستند که آسمان انقلاب ایران را نورانی کردند.

به گزارش شبستان، استان گیلان ۶۱ شهید را در دوران انقلاب اسلامی تقدیم نظام کرد. همان زمانی که تب تند همبستگی برای بیرون راندن رژیمی دست نشانده استکبار، لابه لای اعلامیه های حضرت امام(ره) در شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ می چرخید.

همان شهدایی که از آغاز تا پایان به این نظام و این انقلاب هویت و برکت دادند تا برای همیشه تاریخ از آنان به عنوان قهرمانان این «استقلال» و «آزادی» برای رسیدن به «جمهوری اسلامی» یاد کنیم.

زندگی هر کدام از شهدا و مسیر هویت بخشی آنان در انقلاب باید بارها و بارها برای نسل های پیش رو تکرار شود تا مجالی برای فراموشی نماند، چرا که آنان بی شک ستارگان درخشانی هستند که آسمان انقلاب ایران را نورانی کردند و فجر آفرینان این افتخار هستند.

و حال در گرامیداشت ۳۹ امین یوم‌الله دهه فجر یادی می کنیم از آن شهدایی که در این استان، جزو اولین ها بودند…

اولین شهید نهضت اسلامی از گیلان

اولین شهید نهضت اسلامی از گیلان، شهید حجت‌الاسلام‌ سید یونس رودباری است که در فروردین سال ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه قم به مقام والای شهادت نائل شد. او که در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن شهرستان رودبار در خانواده‌ای کشاورز و متدین به دنیا آمد، پدر شهید کشاورز و مادرش خانه‌دار بود.

دارای هوش و استعداد زیادی بود و قرآن کریم را به‌سرعت آموخت تا جایی که در ماه مبارک رمضان و ایام محرم روحانی‌ به نام سید رحمان حسینی قزوینی که در این روستا منبر می‌رفت متوجه استعداد سرشار سید یونس شد و از پدرش جناب میر محمدعلی خواست که وی را همراه خود جهت ادامه تحصیل به قزوین ببرند و او در یکی از حوزه‌های قزوین به مدت دو سال، تحصیل علوم دینی کرد و در این مدت پیشرفت بسیار چشمگیری داشت،از آنجا برای ادامه تحصیل به مشهد رفت.

او در دوران تحصیل در مشهد مقدس فعالیت سیاسی خود را علیه نظام شاه شروع کرد و به علت فعالیت زیاد توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.

بعد از اینکه سید، بهبودی نسبی پیدا کرد دوباره به‌وسیله ساواک مدت سه ماه به منطقه چابهار تبعید شد و بعد از اینکه از تبعیدگاه به محل سکونت خود مراجعت کرد بعد از مدت کوتاهی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در مدرسه فیضیه به قم عزیمت کند.

پس از عزیمت به قم حدود هفت سال در مدرسه فیضیه زیر نظر اساتید بزرگی همچون امام خمینی(ره) به کسب تحصیل علوم دینی پرداخت و با توجه به روشنگری‌ها و افشاگری‌های حضرت امام(ره) فعالانه به مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی برخاست و در این حین چندین بار توسط ساواک دستگیر، زندانی و شکنجه شد.

سید یونس پس از جریان حمله کماندوها به مدرسه فیضیه، یک روز با همان وضعیت به‌شدت آسیب‌دیده در قم ماند و فردای آن روز سایر طلبه‌ها چون می‌دیدند که اگر با این وضع در قم بماند از بین می‌رود چاره کار را در آن دیدند که سید یونس را به قزوین که نزدیک‌ترین شهرستان به زادگاهش است بفرستند تا به‌وسیله آشنایان و نزدیکانی که در آنجا دارد ترتیب درمان او توسط پزشکان در قزوین داده شود.

یکی دو نفر از طلاب داوطلب شدند سید یونس را تا قزوین همراهی کنند ولی او نپذیرفت و ترجیح داد که به‌تنهایی قم را به مقصد قزوین ترک کند و پس از رسیدن به قزوین در آنجا نیز نماند و به‌سوی رودبار رهسپار شد.

پس از مراجعت او به زادگاهش، چند روزی بیشتر سپری نشده بود که صدمات وارده کار خود را کرد و سید یونس به شهادت رسید و پیکر مبارکش در گلزار امام‌زاده حسین آغوزبن (رودبار) زیارتگاه رهروان راه خدا شد.

پس از شهادت این شهید گرانقدر، خانواده او به دیدار امام خمینی (ره) رفتند و امام وقتی پدرش را در حال گریه دیدند به او فرمودند: این گریه مال شما نیست و این گریه برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم و من سید یونس رودباری را از فرزندانم بیشتر دوست داشتم.

شهید جعفری، اولین معلم شهید انقلاب اسلامی گیلان
شهید ابراهیم جعفری، اولین معلم شهید انقلاب اسلامی گیلان است که در تاریخ هفتم دی ۱۳۵۷ پس از شرکت در راهپیمایی توسط مأموران رژیم پهلوی شناسایی و دستگیر می‌شود و مأموران با زدن ضربات باطوم برقی او را بی‌هوش کرده و او به علت خون‌ریزی مغزی با عشق به حضرت دوست آسمانی شده و نامش به‌عنوان نخستین معلم شهید در تاریخ انقلاب اسلامی گیلان ثبت می‌شود.

شهید ابراهیم جعفری بوئینی که در ششم فروردین‌ماه سال ۱۳۲۶ در خانواده‌ای مؤمن و مذهبی دیده به دنیا آمده بود، مدرک دیپلمش را در رشته علوم طبیعی اخذ کرد و‌ پس از گذراندن دوره سربازی چند سالی در روستاهای تبریز به تدریس ابتدایی مشغول شد و در آن سال‌ها که دردها و رنج‌های مردم ستم دیده روزبه‌روز براثر فقر و خفقان رژیم پهلوی افزایش پیدا می‌کرد و ابراهیم به دلیل مشاهده این نا عدالتی‌ها به فعالیت سیاسی می‌پرداخت.

ابراهیم با کمک دانش آموزان و دوستان انقلابی‌اش به توزیع کتاب‌های مذهبی و سیاسی پرداخته و در همین ایام نیز به تحصیلات خود ادامه داد که توانست با موفقیت لیسانس بازرگانی را در شهر رشت اخذ کند

او در سال ۱۳۵۲ توسط مأموران ساواک تحت تعقیب قرار گرفت و شبانه به زادگاهش رفت و پس ‌از آنکه زمزمه‌های انقلاب اسلامی را شنید، با شور و شوقی وصف‌ناپذیر به آگاه کردن مردم از ظلم و ستم شاه مخلوع پرداخت و نقش مؤثری در پیشبرد اهداف انقلاب در منطقه داشت.

شهید جعفری را تا قبل از پیروزی انقلاب همه به‌عنوان یک فرد سیاسی مذهبی می‌شناختند و او آنگاه‌ که می‌دید مردم ستم دیده ایران همگی علیه رژیم دیکتاتور قد علم کرده به آرزوی خود رسیده و فرصت را غنیمت شمرده و در راهپیمایی‌ها و تشکیل سخنرانی‌ها نقش بسیار عمده‌ای را ایفا می‌کرد.

او در محیط خفقان رشت و دیگر شهرهای استان نظیر بندر انزلی، صومعه‌سرا و فومن علیه رژیم طاغوت به پا خواسته و با سخنرانی مردم را نسبت به انقلاب آگاه‌تر می‌کرد.

وی در تاریخ هفتم دی ۱۳۵۷ به همراه عده‌ای از پزشکان، معلمان و سایر قشرهای مردمی پس از شرکت در راهپیمایی توسط مأموران رژیم پهلوی شناسایی و دستگیر می‌شود و مأموران با خواباندن وی بر آسفالت خیابان لاکانی رشت با زدن ضربات باطوم برقی او را بی‌هوش می‌کنند.

شهید ابراهیم جعفری پس از ساعاتی به کمک دوستانش به بیمارستان دکتر حشمت برده می‌شود و مورد عمل جراحی مغز قرار می‌گیرد اما به علت خون‌ریزی مغزی بهبودی برایش حاصل نمی‌شود و او در تاریخ هفتم دی ۱۳۵۷ با عشق به حضرت دوست آسمانی شده و نامش به‌ به عنوان اولین معلم شهید استان گیلان ثبت می شود.

این شهید گران‌قدر متأهل و دارای پنج فرزند بود که هم‌اکنون هرکدام ادامه‌دهنده آرمان‌های بلند پدر خود می‌باشند.

«سید تنها است‌، باید او را یاری‌ کرد»
شهید قاسم‌ قاسمی‌راد، فرزند حبیب‌ در‌ سال‌ ۱۳۱۰ شمسی‌ در روستای‌ شفاهرود رضوانشهر طالش‌ در خانواده ای‌ متدین‌ و کشاورز پابه‌ عرصه‌ وجود نهاد و در دوران‌ کودکی‌ از تحصیل‌ بازماند و در دوران ‌نوجوانی‌ به‌ کلاس‌ اکابر رفت‌ و دوره‌ ابتدایی‌ را به‌ پایان‌ رساند و همزمان ‌به‌ همراه‌ خانواده‌ به‌ رشت‌ مهاجرت‌ کرد و پس‌ از چندی‌ به‌ استخدام‌اداره‌ برق‌ ناحیه‌ گیلان‌ درآمد. وی‌ در سال‌ ۱۳۳۲ ازدواج‌ کرد و حاصل‌ این‌ ازدواج‌ یک‌ دختر و چهار پسر است‌.

وی‌ در آستانه‌ پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ انقلابیون‌ پیوست‌ و مغازه‌اش‌ واقع‌ در چهار راه‌ میکاییل‌ محل‌ آمد و شد جوانان‌ حزب‌ الهی ‌بود وی‌ به‌ علت‌ شرکت‌ در فعالیت‌های‌ مذهبی‌ و حضور همیشه‌ در سنگر دفاع‌ از انقلاب‌ در غروب‌ روز ۱۶ بهمن‌ سال‌ ۱۳۶۴ در مغازه‌اش‌ مورد حمله‌ دو ضارب‌ ناشناس‌ قرار گرفت‌، منافقین‌ با شلیک‌ چهارگلوله‌ به‌ سر و دهانش‌ او را به‌ شهادت‌ رساندند.

پیکر پاکش‌ را در گلزار شهداء تازه‌آباد رشت‌ به‌ خاک‌ سپردند و امروز کوچه‌ ۱۰ متری‌ شهید قاسمی‌ راد شهرک‌ قدس‌ رشت‌ به‌ نام‌ وی‌ مزیّن‌ است‌.

شهید قاسمی‌ راد از نظر اخلاقی‌ بسیار خوش‌ اخلاق‌ و خوش‌ برخورد و فروتن‌ و متواضع‌ بود و همیشه‌ به‌ افراد بی‌ بضاعت‌ کمک‌ می‌کرد. به‌ شهید بهشتی‌ و امام‌ راحل‌(ره‌) علاقه‌ای‌ خاص‌ داشت‌ می‌گفت‌: «سید تنها است‌، باید او را یاری‌ کرد.»

شهید نادر حاجی عباسی  اولین شهید آستارا
شهید نادر حاجی عباسی در سال ۱۳۳۹ در شهر مرزی آستارا متولد شد و در سال ۱۳۵۷ در اوایل پیروزی انقلاب به‌عنوان دانش‌آموز سال سوم رشته علوم تجربی دبیرستان حکیم نظامی آستارا تحصیل می‌کرد. نیروهای ارتشی و نظامی حکومت شاه، پاسگاه‌های مرزی را رها کرده و متواری شده بودند، لذا عده‌ای از جوانان انقلابی به‌اتفاق حجت‌الاسلام لنکرانی و یکی دیگر از روحانیون شهر تصمیم گرفتند که از پاسگاه‌های مرزی پاسداری و حفاظت کنند. شهید عباسی هم همراه چند تن از دوستانش به پاسگاه قنبر محله در نزدیکی مرز ایران و شوروی سابق رفتند و در همان‌جا به فیض شهادت نائل آمد و نامش به‌عنوان اولین شهید آستارا ثبت شد.

# شهید جعفر پور جلالی در چهارم آذر ۱۳۲۵ در شهرستان آستانه‌اشرفیه به دنیا آمد. وی ضمن مخالفت با مظاهر پلید حکومت شاهنشاهی با شرکت در راهپیمایی و تظاهرات همگام با مردم فعالیت می‌کرد و با خودروی خود اقدام به حمل چوب‌های بزرگ از روستاها برای استفاده در راه‌بندان‌های معابر توسط مردم می‌کرد. وی در تاریخ دوازدهم دی ۱۳۵۷ درحالی‌که نیروهای کمکی از رشت به آستانه‌اشرفیه آمده بودند و منزل پدر وی را تحت نظر داشتند، در هنگام خروج از خانه با اصابت تیر به سینه‌اش به فیض شهادت نائل شد.

# شهید غلامرضا عظیم زاده در سال ۱۳۳۱ در روستای مردخه تولم از توابع شهرستان صومعه‌سرا در یک خانواده مذهبی پا به عرصه گیتی نهاد. همزمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی فعالیت خود را علیه حکومت ستم‌شاهی با توزیع اعلامیه‌های امام خمینی (ره) آغاز کرد و با شرکت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات دو بار دستگیر و روانه زندان شد. سرانجام براثر مبارزه مستمر با رژیم منحوس پهلوی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ هنگام تظاهرات در میدان شهدا از ناحیه نخاع مورد اصابت گلوله مزدوران قرار گرفت و پس از تحمل درد و رنج بسیار در نهم دی ۱۳۵۷ به لقاءالله… پیوست و طعم شهادت را چشید.

# شهید بهزاد برزو در ۱۸ مهر ۱۳۲۴ در شهر رشت پا به عرصه وجود نهاد. وی با شرکت در راهپیمایی‌ها، مبارزات علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد و حتی برای پیروزی انقلاب چهل روز روزه گرفت. سرانجام در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ برای شرکت در راهپیمایی به میدان شهدا (ژاله سابق) رفت و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.

# شهید مهدی قاسمی در ۲۹ اسفند ۱۳۳۸ در شهرستان رودسر دیده به جهان گشود. وی در راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم فعالانه شرکت داشت و با ساختن کوکتل مولوتف به مأموران مزدور شاه معدوم حمله کرد و سرانجام در پنجم دی ۱۳۵۷ در حین مبارزه از ناحیه سر هدف گلوله مأموران شاه قرار گرفت و به شهادت رسید.

# شهید محمدرضا میهن پور در پنجم مهر ۱۳۲۶ در خانواده‌ای مذهبی در رودسر به دنیا آمد. وی در تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم شرکت می‌کرد و سرانجام روزی که به همراه دوستانش برای تشیع پیکر شهید اصغر هاشم‌پور رفته بود، تحت تعقیب و ضرب و شتم مأموران شهربانی حکومت وقت قرار گرفت و براثر ضربات شدید باتوم بر زمین افتاد و بی‌هوش شد و توسط مردم انقلابی به بیمارستان منتقل شد، اما براثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمد.






تمامی حقوق اين وب سايت متعلق به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گیلان می باشد